مرا خدا نکند او کنار بگذارد
اگر که پیچ و خم روزگار بگذارد
اگر که سختی این انتظار بگذارد
هنوز هست سَری تا که دستهایش را
به دست خاک قدم های یار بگذارد
خدا نصیب من بی قرار چشمی کن
که روی خویش به پای نگار بگذارد
مرا به حکم دل امکان ندارد این خورشید
میان ظلمت شبهای تار بگذارد
به من نمی رسد آن غمزه ای که وقتش را
کنار یک دل شب زنده دار بگذارد
اگر که خلق رهایم کنند حرفی نیست
مرا خدا نکند او کنار بگذارد
برای گریه به دست بریده سقّا
میان مجلس روضه قرار بگذارد
خدا کند که بیاید اگرچه بعد از ما
برای فاطمه سنگ مزار بگذارد
شاعر: محمدعلی بیابانی
اگر که سختی این انتظار بگذارد
هنوز هست سَری تا که دستهایش را
به دست خاک قدم های یار بگذارد
خدا نصیب من بی قرار چشمی کن
که روی خویش به پای نگار بگذارد
مرا به حکم دل امکان ندارد این خورشید
میان ظلمت شبهای تار بگذارد
به من نمی رسد آن غمزه ای که وقتش را
کنار یک دل شب زنده دار بگذارد
اگر که خلق رهایم کنند حرفی نیست
مرا خدا نکند او کنار بگذارد
برای گریه به دست بریده سقّا
میان مجلس روضه قرار بگذارد
خدا کند که بیاید اگرچه بعد از ما
برای فاطمه سنگ مزار بگذارد
شاعر: محمدعلی بیابانی
نظرات