گله دارم از باد و گله دارم از بارون
میسوزم، زیر هُرم خورشید
هیچ کی این دور و بر، حالم رو نفهمید
میخواستم کمی شبیهت بشم
کی مثل خواهرت اینهمه درد و غم دید
گله دارم از باد و گله دارم از بارون
چه جوری تن تو مونده سه روز توی بیابون
توی خون رهات کردن، خارجی صدات کردن
توی بزم شام خون به دل بچههات کردن
قربون تن بیکفنت
توی دستمه پیرهنت
از یادم که نمیره حسین
شمر و حرمله میزدنت
یادت هست، اون ساعات آخر
چی گفتی به زینب، ای هستی خواهر
از اون شب، دیگه نماز شبم
یه حال دیگه داره به یادِت ای برادر
این یه سال و نیم، هر شب، وسط قنوت مُردم
وقتی که اسم ربابو بعد اسم تو آوُردم
وسط قنوت بودی، علی پر کشید دیدم
یه دفه سه شعبه اومد حرفتو برید دیدم
دستای ابالفضلُ زدن
واسه بستن دست اومدن
خیلی نمک به زخم ما زد
با حرمله همسفر شدن
من دیدم داغ هجده شهید
اما از داغ تو موی من شد سفید
با نیت، میزدنت یک سپاه
فرقةٌ بالسیوف، وَ فرقةٌ بالرماح
بمیرم برات دیدم که با هرچی که داشتن
روو تن مطهر تو یه جای سالم نذاشتن
منو آخرش اینجا با یه هلهله کشتن
تو رو چند ساعت توو گودال سر حوصله کشتن
چشمای منو هیچکی نبست
شمر اومد روو سینهت نشست
بس با کینه میزد به پیکرت
نیزهش رو توی تنت شکست
شاعر و نغمه پرداز: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
هیچ کی این دور و بر، حالم رو نفهمید
میخواستم کمی شبیهت بشم
کی مثل خواهرت اینهمه درد و غم دید
گله دارم از باد و گله دارم از بارون
چه جوری تن تو مونده سه روز توی بیابون
توی خون رهات کردن، خارجی صدات کردن
توی بزم شام خون به دل بچههات کردن
قربون تن بیکفنت
توی دستمه پیرهنت
از یادم که نمیره حسین
شمر و حرمله میزدنت
یادت هست، اون ساعات آخر
چی گفتی به زینب، ای هستی خواهر
از اون شب، دیگه نماز شبم
یه حال دیگه داره به یادِت ای برادر
این یه سال و نیم، هر شب، وسط قنوت مُردم
وقتی که اسم ربابو بعد اسم تو آوُردم
وسط قنوت بودی، علی پر کشید دیدم
یه دفه سه شعبه اومد حرفتو برید دیدم
دستای ابالفضلُ زدن
واسه بستن دست اومدن
خیلی نمک به زخم ما زد
با حرمله همسفر شدن
من دیدم داغ هجده شهید
اما از داغ تو موی من شد سفید
با نیت، میزدنت یک سپاه
فرقةٌ بالسیوف، وَ فرقةٌ بالرماح
بمیرم برات دیدم که با هرچی که داشتن
روو تن مطهر تو یه جای سالم نذاشتن
منو آخرش اینجا با یه هلهله کشتن
تو رو چند ساعت توو گودال سر حوصله کشتن
چشمای منو هیچکی نبست
شمر اومد روو سینهت نشست
بس با کینه میزد به پیکرت
نیزهش رو توی تنت شکست
شاعر و نغمه پرداز: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
نظرات