دارم چی می‌بینم خدا، چقدر شلوغه قتلگاه
چجوری خورده به تنت، این همه سنگ و نیزه آه
عمو جون، عموجون

سنگایی که رو سینته، راه نفس ر‌و بسته بود
کی قبل از اون که من بیام، روی تنت نشسته بود
عمو جون عمو جون

کاشکی دوباره چشم تو وا شه
با هم میریم‌ تا خیمه‌ها باشه؟
اگر‌ که شمر از رو تنت پاشه

آخه ببین چی سرت آوردن
سنگا همش به صورتت خوردن
عبا و عمامتو کی بردن؟


فک نمیکردم اینجوری، حرمت تو‌ شکسته شه
هرکی رسید بالا سرت، انقده زد که خسته شه
الهی بمیرم

یه پیرهن پاره عمو، برای تو مونده فقط
هرکی اومد تو قتلگاه، یه چیزی دزدیده ازت
الهی بمیرم

حالا به فکر نعلای تازن
ولی هنوز چشای تو بازن
یه عده سمت خیمه میتازن

مردی میون قافله نیستش
تو خیمه جای هلهله نیستش
حرم که جای حرمله نیستش


نغمه پرداز: مهدی زنگنه
شاعر: محمد رسولی