این زندگی بعد تو زندگی نیست
داری میری ، اما بدون...
این زندگی بعد تو زندگی نیس
من موندم و غربت و چشمای خیس
داری میری ، اما بدون...
چراغ خونه زندگیم تو بودی
یاس علی چه زخمی و کبودی
جون من، یه بار دیگه، لبخند بزن
اینقدر، خیره نشو، به این کفن
در و دیوارم میگه نرو نرو نرو نرو
خود مسمارم میگه نرو نرو نرو نرو
داری میری، اما بدون...
زانو بغل کرده حسن یه گوشه
زینب داره چادرتُ می پوشه
داری میری، اما بدون ...
کسی نداره احترام من رو
جواب نمیدن یه سلام من رو
فکر نکن، یادم میره، اون روزُ من...
روزی که، بستن منو، تورو زدن
یه بار دیگه صدام بزن بگو علی علی علی
دلتنگتم عزیز من! بگو علی علی علی
هی رو نگیر، از بچههات
پنهان نکن دست نوازشت رو
اصلا ندیدیم گوشهی چشِت رو
اصلا کسی، باور نکرد
کبود باشه بازوی تو هنوزم
گریه نکن! با گریههات میسوزم
پا میشی، مثل قدیم، از بسترت
پا میشی، بازی کنی، با دخترت
گل زخمی و کبود، بمون بمون
وقت رفتنت نبود بمون بمون...
شاعران: یاسین زندی و رضا یزدانی
این زندگی بعد تو زندگی نیس
من موندم و غربت و چشمای خیس
داری میری ، اما بدون...
چراغ خونه زندگیم تو بودی
یاس علی چه زخمی و کبودی
جون من، یه بار دیگه، لبخند بزن
اینقدر، خیره نشو، به این کفن
در و دیوارم میگه نرو نرو نرو نرو
خود مسمارم میگه نرو نرو نرو نرو
داری میری، اما بدون...
زانو بغل کرده حسن یه گوشه
زینب داره چادرتُ می پوشه
داری میری، اما بدون ...
کسی نداره احترام من رو
جواب نمیدن یه سلام من رو
فکر نکن، یادم میره، اون روزُ من...
روزی که، بستن منو، تورو زدن
یه بار دیگه صدام بزن بگو علی علی علی
دلتنگتم عزیز من! بگو علی علی علی
هی رو نگیر، از بچههات
پنهان نکن دست نوازشت رو
اصلا ندیدیم گوشهی چشِت رو
اصلا کسی، باور نکرد
کبود باشه بازوی تو هنوزم
گریه نکن! با گریههات میسوزم
پا میشی، مثل قدیم، از بسترت
پا میشی، بازی کنی، با دخترت
گل زخمی و کبود، بمون بمون
وقت رفتنت نبود بمون بمون...
شاعران: یاسین زندی و رضا یزدانی
نظرات