خدایا ازت خیلی ممنونم
به مهمونیت دعوتم کردی
توو نه سالگی روزه داری رو
برا بندگی قسمتم کردی
با همین چادر نازم عین فرشته میمونم
روی خندون ماهت رو می‌بوسم ای مهربونم
مهربونم مهربونم
«ممنونتم ممنونتم ممنونتم خدایا»

با قرآن خیلی رفیق میشم
توو روزای خوب مهمونی
با اسمای رنگ و وارنگت
میشه هر لحظه‌ام چراغونی
خیلی خوشحالم از اینکه هستی همیشه کنارم
خیلی خوبه توو دنیا خدایی شبیه تو دارم
مهربونم مهربونم
«ممنونتم ممنونتم ممنونتم خدایا»

تا اسمت رو می‌برم زودی
دعاهامون مستجاب میشه
مثه قنده اسم شیرینت
که آروم توو قلبم آب میشه
تا صدات میزنم میشونم که بلند میگی جونم
آرزوهای من رو نگفته میدونی میدونم
مهربونم مهربونم
«ممنونتم ممنونتم ممنونتم خدایا»

تو میخوای این روزه‌دار امسال
توو درس عشق بهترین باشه
الهی قیامت توو کارنامه‌ام
یه کارت صد آفرین باشه
کاش نشینه رو آیینه‌ی قلب من هیچ غباری
تا که عکست همیشه بمونه رو اون یادگاری
مهربونم مهربونم
«ممنونتم ممنونتم ممنونتم خدایا»

از اینکه حرفت رو گوش دادم
چه خوشحالم وقت افطاری
خدایا حسابی دوست دارم
خدایا حسابی دوسم داری
آسمون بس که نزدیکه دارم ستاره می‌چینم
هر طرف رو نگاه میکنم رد پاتو می‌بینم
مهربونم مهربونم
«ممنونتم ممنونتم ممنونتم خدایا»

تا تشنه شدم یا حسین گفتم
به سه ساله اقتدا کردم
شنیدم اونم خیلی تشنه‌اش بود
با گریه روزه‌ام رو وا کردم
قربون چشمای زخمی بسته‌ی مهربونت
من رقیه‌ام همون دختر ناز شیرین‌زبونت
مهربونم مهربونم
«من الذی أیتمنی بابای مهربونم»