پایگاه رسمی میثم مطیعی پایگاه رسمی میثم مطیعی، Meysam motiee ، گمنام ، Gomanm ، میثاق ، Misaq

امامزاده قاضی الصابر (ع)

مجلس روضه هفتگی و عزاداری

ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

سخنران: حجت الاسلام حامد کاشانی

بانوای: حاج میثم مطیعی 

زمان: پنجشنبه ۱ آذر ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۲۰:۳۰

مكان: تهران، میدان شيخ بهایی، ده ونک

امامزاده قاضی الصابر (علیه‌السّلام)

شب بیست و یکم ماه رمضان۱۳۹۷

مراسم مناجات خوانی و احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، با نوای حاج میثم مطیعی که مورخ 97/03/15 در مسجد شهید بهشتی اجرا شده است، به صورت صوتی آماده دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود متن
۱
فرازهایی از دعای جوشن کبیر (از فراز 75 تا 100)
23.98 MB
دانلود
۲
دعای فرج حضرت حجت بن الحسن (عج)
1.53 MB
دانلود
۳
اللهم رب شهر رمضان...
3.66 MB
دانلود
۴
بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را (مناجات با خدا)
12.9 MB
دانلود مشاهده متن
۵
دعای ابوحمزه ثمالی (قسمت پانزدهم سال 1397)
24.7 MB
دانلود
۶
رنگت پریده است پدر جان... (مقتل امیرالمومنین "ع")
26.01 MB
دانلود مشاهده متن
۷
دعای قرآن به سر گرفتن (شب 21 ماه رمضان 1397)
9.82 MB
دانلود
۸
دعای پایان مراسم
5.9 MB
دانلود
۹
[[ فایل فشرده ]] کل مراسم شب بیست و یکم ماه رمضان 1397 - مسجد شهید بهشتی تهران
107.48 MB
دانلود

    دیدگاه‌ها(۷)

  • الهام شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ir Permalink

    التماس دعا مخصوص خیلی خیلی عالی بود ممنون از شما اجرکم عند الله

  • فاطمه پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ir Permalink

    عالی بود

  • بدون نام دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ir Permalink

    بسیار عالی . و ممنون از شما که این دعا ها و روضه و مداحی ها رو در یکجا جمع کرده اید .

  • یاسین باغچقی پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ir Permalink

    سلام علیکم اجرکم عندالله ان شاءالله خدا حاج میثم رو حفظ کنه خیلی خیلی عالی بودو ان شاءالله خدا پدرشون رو بیامرزه...

  • محلوجی کاشانی پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ ir Permalink

    خیلی عالی بود

  • شهدای مظلوم مدافع حرم چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ir Permalink

    شبای اشک و مناجات اومده
    دوباره دلم به میقات اومده
    این شبا با امید عنایت و
    کرم مادر سادات اومده

    اومده دلم با اشک و التماس
    میون این دلای خدا شناس
    اگه اینجا خدایی نشه دلم
    پس پناهگاه گنه کارا کجاس؟

    اومدم با کوله باری از گناه
    با دلی آلوده و رویی سیاه
    اومدم تا میون خوبات یه شب
    بنده ی بی پناهو بدی پناه

    اومدم بهت بگم خیلی بدم
    به تموم دنیا جز تو رو زدم
    اما این دفعه به عشق بندگیت
    در خونه ی تو مولا اومدم

    اونقده رئوفی و بنده نواز
    رد نمی شه پیش تو دست نیاز
    اومدم تا بچشونی به دلم
    لذت عبادت و ذکر و نماز

    چشم من گواهِ احوال منه
    رو سیاهیم، مال اعمال منه
    اما پر زدم اگه تا مهمونیت
    عشق فاطمه پر و بال منه

    بدون معطّلی یادم دادی
    آره من بدم ولی یادم دادی
    وقتی که سرشتی آب و گلمو
    یادته علی علی یادم دادی

    گفتی می خوام همیشه با من باشی
    به دور از درد و غم و محن باشی
    به کارت گره نمی افته اگه
    همیشه تو سایه ی حسن باشی

    اگه حرف عشقت اومده وسط
    من می خوام برای تو باشم فقط
    دستمو بذار تو دستای حسین
    شبیه شهیدا تا آخر خط

    یه نگاش حلال مشکلاتمه
    اشک روضه هاش آب حیاتمه
    دنیا و آخرتم غم ندارم
    تا حسین سفینه النجاتمه

    منم اون کبوتر امام رضا
    که میام از سفر امام رضا
    ایشالا روزی این شبام بشه
    آخرش یک نظر امام رضا

    کاش می شد جامون تو آسمون باشه
    گوشه ی محراب جمکرون باشه
    کاش می شد دلای ما هر نیمه شب
    همسفر با صاحب الزمون باشه

    یه سحر بریم پیش امام رضا
    یه سحر بریم به سمت کربلا
    بشه روزیمون بازم سر بذاریم
    روی شش گوشه ی ارباب باوفا

    یه سحر بریم با اشک و شور و شین
    بشینیم میون بین الحرمین
    دور صحن با صفاش طواف کنیم
    تا نفس داریم بگیم حسین حسین

    راهی شیم با اشک و آه و زمزمه
    سمت مرقد امیر علقمه
    اونجا که شبای جمعه می پیچه
    پای سرداب بوی یاس فاطمه

    اونجا نوکریمونو نشون بدیم
    دلمونو دست روضه خون بدیم
    اگه افتاد نگامون به قتلگاه
    روی تل زینبیه جون بدیم

    گوش کن این همون صدای هلهله س
    یا صدای ناله های سلسله س
    یا صدای قاری از تو قتلگاه
    یا صدای بی کسی قافله ست

    خوب نیگا کن اینجا خاک کربلاست
    سه روزه تنی به خاک و خون رهاست
    دستای بسته ی زینبو ببین
    هنوزم سر حسین رو نیزه هاست

    نمی گم پرستویی آتیش گرفت
    خیمه های بانویی آتیش گرفت
    دیگه از تنور خولی نمی گم
    نمی گم که گیسویی آتیش گرفت

    داره می لرزه زمین و آسمون
    دیگه طاقت نداره مادرمون
    نمی گم از لب غرق خون عشق
    نمی گم از بوسه های خیزرون

  • بدون نام چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ir Permalink

    عالی بود
    من خودم توی مسجد شهید بهشتی بودم
    خیلی خیلی عالی بود