سوز و ناله فاطمه زهرا (س) کنار قبر پیامبر اکرم (ص)
چشم خشک از چشمهای تر خجالت می کشد
چشمه وقتی خشک شد ، دیگر خجالت می کشد
سوختن در شعله ی دل کمتر از پرواز نیست
هر که اینجا نیست خاکستر ، خجالت می کشد
بستن در بهر شرمنده شدن بی فایده ست
این گدا وقت کرم بهتر خجالت می کشد
لطف این خانه زیاد و خواهش ما نیز کم
دستهای سائل از این در خجالت می کشد
طفل بازیگوش را شرمی نباشد از کسی
بیشتر با دیدن مادر خجالت می کشد
تا عروج فاطمه جبریل را هم راه نیست
در مسیر عرش، بال و پر،خجالت می کشد
حتم دارم که قیامت هم از او شرمنده است
با ورود فاطمه ، محشرخجالت می کشد
نامه اعمال نوکرها بدست فاطمه ست
آنقدر می بخشد و.... نوکرخجالت می کشد
آنچه مادر می کشد،دردش به دختر می رسد
گر بیفتد مادری ، دختر خجالت می کشد
دست این از دست آن و...دست آن از دست این....
آه....دارد همسر از همسر خجالت می کشد
هر کجا حرف "در" و "دیوار" و...ازاین چیزهاست
چشم خشک از چشمهای تر خجالت می کشد
(متن مستند مقتل)
سوز و ناله فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کنار قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج79، ص: 106
وَ رُوِيَ أَنَّهَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهَا أَخَذَتْ قَبْضَةً مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ ص فَوَضَعَتْهَا عَلَى عَيْنَيْهَا وَ أَنْشَدَت
مَا ذَا عَلَى الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ- |
أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا-
|
|
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا |
صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا |
ترجمه: روایت شده که حضرت زهرا سلام الله علیها مشتی از خاک قبر پیامبر برداشت و آن را بر چشمان خود گذاشت و با سوز و آه چنین سرود: کسی که قبر احمد را ببوید چه کند؟ باید تا پایان عمر دیگر عطری را نبوید. بر من مصیبتهایی فرو ریخت که اگر آنها بر روز روشن ریخته بود شب تار می گشست.
نظرات