ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو
ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو
این گونه از مقابل چشم ترم مرو
جان مرا بگیر خداحافظی مکن
از روبروی دیده ناباورم مرو
دو قدم راه نرفته نفسم می گیرد
عمری از من نگذشته است جوانم چه کنم
دست تو بسته شد و دست من از کار افتاد
خجلم از تو همین بود توانم چه کنم
این گونه از مقابل چشم ترم مرو
جان مرا بگیر خداحافظی مکن
از روبروی دیده ناباورم مرو
دو قدم راه نرفته نفسم می گیرد
عمری از من نگذشته است جوانم چه کنم
دست تو بسته شد و دست من از کار افتاد
خجلم از تو همین بود توانم چه کنم
نظرات