به هر سو تیر است و خنجر
به لب ها سوز است و آه است
حسین است و یک سپاه است
حسین افتاده به روی خاک و نگاه طفلان به راه است
به هر سو تیر است و خنجر
تماشایی شد برادر
خدا می داند دل زینب بین گودال قتلگاه است
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
خزان بر بستان وزیده
به نیزه سر ها دمیده
خدا حافظ کربلا وقت رفتن از این صحرا رسیده
همه تیر است و سنان است
همه خون و خیزران است
چه دیده زینب که گفته چیزی به جز زیبایی ندیده
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
اگر عالم تیره گردد
شب ظلمت چیره گردد
نپویند اهل ولایت راهی به غیر از راه شهیدان
به اهل فتنه بگویید
که دیگر بی آبروئید
منافق را می کند رسوا خون پاک شاه شهیدان
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
شاعر: محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
حسین است و یک سپاه است
حسین افتاده به روی خاک و نگاه طفلان به راه است
به هر سو تیر است و خنجر
تماشایی شد برادر
خدا می داند دل زینب بین گودال قتلگاه است
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
خزان بر بستان وزیده
به نیزه سر ها دمیده
خدا حافظ کربلا وقت رفتن از این صحرا رسیده
همه تیر است و سنان است
همه خون و خیزران است
چه دیده زینب که گفته چیزی به جز زیبایی ندیده
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
اگر عالم تیره گردد
شب ظلمت چیره گردد
نپویند اهل ولایت راهی به غیر از راه شهیدان
به اهل فتنه بگویید
که دیگر بی آبروئید
منافق را می کند رسوا خون پاک شاه شهیدان
(شاه و ارباب من، درّ نایاب من، مهر و مهتاب من حسین)
شاعر: محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
نظرات