میا کوفه که این مردم دلی پیمان شکن دارند
غریب و یکه و تنها، رها کرده مرا کوفه
به این شهر اعتباری نیست، میا کوفه میا کوفه
(میا کوفه میا کوفه)
میا کوفه که این مردم، دلی پیمان شکن دارند
میا کوفه که می ترسم، تو را هم تشنه بگذارند
(حسین جانم حسین جانم)
سلام کوفه نیرنگ و نگاه کوفیان سرد است
ز ره ای کاش برگردی، که سنگ کوفه نامرد است
(حسین جانم حسین جانم)
جز اشباه الرجال (*) اینجا، نمی بینم کسی دیگر
نبودی گریه ها کردم، به یاد غربت حیدر
(حسین جانم حسین جانم)
نگاهی کن تو یا زهرا، به آه ما به اشک ما
که هر سال از تو می گیریم، همه رزق محرم را
(حسین جانم حسین جانم)
شاعر :محمد مهدی سیار
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
(*): نهج البلاغة، خطبه 27:
امیر المومنین خطاب به مردم پیمان شکن کوفه فرمودند:
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاسا...
ترجمه: اى مرد نمايان نامرد! اى كودك صفتان بى خرد! كه عقلهاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمىديدم و هرگز نمىشناختم! شناسايى شما- سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد. خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون و سينهام از خشم شما مالامال است! كاسههاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد..
به این شهر اعتباری نیست، میا کوفه میا کوفه
(میا کوفه میا کوفه)
میا کوفه که این مردم، دلی پیمان شکن دارند
میا کوفه که می ترسم، تو را هم تشنه بگذارند
(حسین جانم حسین جانم)
سلام کوفه نیرنگ و نگاه کوفیان سرد است
ز ره ای کاش برگردی، که سنگ کوفه نامرد است
(حسین جانم حسین جانم)
جز اشباه الرجال (*) اینجا، نمی بینم کسی دیگر
نبودی گریه ها کردم، به یاد غربت حیدر
(حسین جانم حسین جانم)
نگاهی کن تو یا زهرا، به آه ما به اشک ما
که هر سال از تو می گیریم، همه رزق محرم را
(حسین جانم حسین جانم)
شاعر :محمد مهدی سیار
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
(*): نهج البلاغة، خطبه 27:
امیر المومنین خطاب به مردم پیمان شکن کوفه فرمودند:
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاسا...
ترجمه: اى مرد نمايان نامرد! اى كودك صفتان بى خرد! كه عقلهاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمىديدم و هرگز نمىشناختم! شناسايى شما- سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد. خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون و سينهام از خشم شما مالامال است! كاسههاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد..
نظرات