ای تاب و تبم! برادر جان!
ای ماه شبم! برادر جان!
عشق است همین که می آید
نامت به لبم برادر جان!
علی علی مدد، الی الأبد، علم بود، به دست تو
همه عاشقان، نگاهشان، به سوی چشم مست تو
تو بی نهایتی، نهایت محبتی برادرم!
همه شهامت و شجاعت و رشادتی برادرم!
ای بهترین رفیق! یا عباس
ای آخرین رفیق! یا عباس
علمدارم، سپهدارم، یا عباس
«ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل»

عشق است نوای تو مولا
عباس فدای تو مولا
والله که می تپد این دل
در سینه برای تو مولا
علی علی مدد، الی الأبد، دلم بود، به دست تو
فدای تو سر و دست و تن و دلی که گشته مست تو
گر جان طلبی، گوش به فرمان توام، به روی چشم
از جان گذرم، که مرد میدان توام، به روی چشم
نفسی لک الوقا یا مولا
روحی لک الفدا یا مولا
لک لبیک، لک لبیک، یا مولا
«حسین جانم، حسین جانم، حسین جان»

معنای برادری عباس
تو یک تنه لشکری عباس
ای قامت تو قیامت عشق
بالله که محشری عباس
تویی خود وفا، خود ادب، برادرم، برادرم!
تویی صاحب علم، شاه کرم، ماه حرم، برادرم!
به هر نفس تویی کنار من قرار من برادرم
در اوج غربتم، تویی تمام لشکرم برادرم!
ای سردار حسین یا عباس
ای دلدار حسین یا عباس
حسینی شو، بگو ای دل، یا عباس
«ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل»

سربازم و در رکاب عشقم
لبیکم و در جواب عشقم
از نور رخ تو ماه گشتم
آیینه آفتاب عشقم
تویی تمام عشق، امام عشق، برادرم، برادرم
بهشت من همین سایه توست روی سرم برادرم
تپش تپش دلم نام تو را صدا زند حسین حسین
اگر رود سرم،عهد تو را به سر برم برادرم
لبیک یا أخا، یا مولا
روحی لک الفدا، یا مولا
حسین من، حسین من، یا مولا
«حسین جانم، حسین جانم، حسین جان»

شاعر: دکتر محمدمهدی سیار