من همونم، دختر ناز شیرین زبونت
نیمه شبه، یه دختری، از خواب ناز پریده
با گریه و، حسرت میگه، خواب باباشو دیده
خوابش چه زود، تعبیر شده، اومد سر بریده
من همونم، دختر ناز شیرین زبونت
تو همونی، مونده روی لبت لخته خونت
تیغ دشمن نداده امونت
من همونم، چهرمو که نکردی فراموش
تو همونی، که منو میگرفتی تو آغوش
بابایی بابایی پس تنت کوش؟
نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
با گریه و، حسرت میگه، خواب باباشو دیده
خوابش چه زود، تعبیر شده، اومد سر بریده
من همونم، دختر ناز شیرین زبونت
تو همونی، مونده روی لبت لخته خونت
تیغ دشمن نداده امونت
من همونم، چهرمو که نکردی فراموش
تو همونی، که منو میگرفتی تو آغوش
بابایی بابایی پس تنت کوش؟
نغمه پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان
نظرات