ما نوجوونا، وارث نون حلاليم
از بركت امام حسين، هنوز زلاليم
قبلِ تولد روضه ها رو دوره كرديم
فكر نكنيد توو عاشقي، كم سن و ساليم
توو گوش ما هنوز صداي مادره
شبا شهادتنامه مون زير سره

آروم نميگيره چرا تاب و تب ما
با خاك غيرت واشده مُهر لب ما
از روزي كه خوندن نوشتن ياد گرفتيم
لبيك يا زهرا شده مشق شب ما
روزا توو دست ما كتاب و دفتره
شبا شهادتنامه مون زير سره

درياي طوفاني دنيا بي امونه
با موجاي وسوسه انگيز زمونه
حضرت قاسم مثل ما يه نوجوونه
كشتي اون ما رو به ساحل ميرسونه
طعم شهادت از عسل شيرين تره
شبا شهادتنامه مون زير سره

ما يار پابرهنه هاي تنگدستيم
كابوس اون مسئولاي دنيا پرستيم
دشمن اشرافيتِ آل امية
عقد اخوت با كسي هرگز نبستيم
توو سينه ي ما نعره ي ابوذره
شبا شهادتنامه مون زير سره

كوه اگه جابجا بشه ما استواريم
زمين به آسمون بياد ترسي نداريم
دستِ علي داديم كه تا آخر بمونيم
به دشمن علي بگيد ما ذوالفقاريم
معلم ما قاسم دلاوره
شبا شهادتنامه مون زير سره

ما مثل قاسم تا دم آخر مي مونيم
شاگرد اون معلماي غرق خونيم
دشمن امون نامه بده با قصد ذلت
مثل ابوفاضل سر جاش مي نشونيم
دستاي ما توو دست اون آب آوره
شبا شهادتنامه مون زير سره

شاعر: محسن رضوانی