محرمه، هرکسی یک گوشهای، گریه برات می کنه
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
یکی واسه، دیدن کرب و بلا
شب به شب، داره صدات میکنه
یکی با گریه میگه: «خواب آقامو دیدم
رسیده بود کربلا، نالههاشو شنیدم
خیره میشد، به صحرا
با همون حالت بی قراریش
خیره میشد، که شاید
کسی از راه بیاد برا یاریش»
(واویلا)
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
اونکه ازت، رزق شهادت میخواد
شب به شب، داره صدات میکنه
یکی که جامونده از، رفیقای شهیدش
اومده با خجالت، با موهای سفیدش
یک نفر هست، که پارسال
توی شام و حلب سینه میزد
اشک حسرت، تو چشماش
که چرا زنده از حرم اومد
(واویلا)
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
خواهر تو، دلنگرونه واسه ت
این شبا، همش دعات میکنه
چرا نگاه زینب، همش به حنجر توس؟
آخه کدوم خواهری، شبیه خواهر توس؟
خیره مونده، چرا هی
سمت قد رشیده علمدار؟
زیر لبها، میگه که
ای خدا ساقیمونو نگهدار
(واویلا)
شاعر: امیررضا یزدانی
یا حسین! گریه برات میکنه
یکی واسه، دیدن کرب و بلا
شب به شب، داره صدات میکنه
یکی با گریه میگه: «خواب آقامو دیدم
رسیده بود کربلا، نالههاشو شنیدم
خیره میشد، به صحرا
با همون حالت بی قراریش
خیره میشد، که شاید
کسی از راه بیاد برا یاریش»
(واویلا)
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
اونکه ازت، رزق شهادت میخواد
شب به شب، داره صدات میکنه
یکی که جامونده از، رفیقای شهیدش
اومده با خجالت، با موهای سفیدش
یک نفر هست، که پارسال
توی شام و حلب سینه میزد
اشک حسرت، تو چشماش
که چرا زنده از حرم اومد
(واویلا)
محرمه، هرکسی یک گوشهای
یا حسین! گریه برات میکنه
خواهر تو، دلنگرونه واسه ت
این شبا، همش دعات میکنه
چرا نگاه زینب، همش به حنجر توس؟
آخه کدوم خواهری، شبیه خواهر توس؟
خیره مونده، چرا هی
سمت قد رشیده علمدار؟
زیر لبها، میگه که
ای خدا ساقیمونو نگهدار
(واویلا)
شاعر: امیررضا یزدانی
نظرات