آه از تن آواره ات، از دختر بیچاره ات
میلرزه صدام، میسوزه تنم
چقد آخه هی زیر دست و پا زدنم
نبودی بابا، توو تاریکیا
صدا زدم انگار نمیدیدنم
کجایی بابا که درد میکنه تموم تنم
بابا
چی بگم از کبوترای خونی
آتیش معجر و سرای خونی
چی بگم از شب و خرابه ، خودت که میدونی
قلبم به تو وابسته اس
جونم به جونت بسته اس
پاهام دیگه بی جون و چشام خسته اس
بابا اگه شد، موهامو نبین
تو روخدا تاولای پاهامو نبین
منم اگه شد، گلوی تو رو
نمیبینم و گریه هامو نبین
بابا اگه شد بی حرمتیای شامو نبین
بابا
غم تو قامت منو که خم کرد
نگاه شامیا اذیتم کرد
بگو که از سر رقیه
کی سایهتُ کم کرد؟
هربار سرتو دیدم
از دور تو رو بوسیدم
تو چی زیر لب گفتی؟ نفهمیدم
بابا اگه شد، اجازه بده
بگم به همه من هم بابایی دارم
ندیدی آخه، نگاهشونو
بزار ببینن آشنایی دارم
بزار بدونن خدایی دارم خدایی دارم
بابا
میدونی چی به زخم من نمک زد؟
میدونی چی سر سه ساله¬ت اومد؟
جلوی چشم تو یه شامی
منو کتک میزد
آه از تن آوارهت
از دختر بیچارهت
آه از سر خاکی و لب پارهت
نغمه پرداز و شاعر بند1: اکبر شیخی
شاعر بند 2 و 3: امیررضا یزدانی
چقد آخه هی زیر دست و پا زدنم
نبودی بابا، توو تاریکیا
صدا زدم انگار نمیدیدنم
کجایی بابا که درد میکنه تموم تنم
بابا
چی بگم از کبوترای خونی
آتیش معجر و سرای خونی
چی بگم از شب و خرابه ، خودت که میدونی
قلبم به تو وابسته اس
جونم به جونت بسته اس
پاهام دیگه بی جون و چشام خسته اس
بابا اگه شد، موهامو نبین
تو روخدا تاولای پاهامو نبین
منم اگه شد، گلوی تو رو
نمیبینم و گریه هامو نبین
بابا اگه شد بی حرمتیای شامو نبین
بابا
غم تو قامت منو که خم کرد
نگاه شامیا اذیتم کرد
بگو که از سر رقیه
کی سایهتُ کم کرد؟
هربار سرتو دیدم
از دور تو رو بوسیدم
تو چی زیر لب گفتی؟ نفهمیدم
بابا اگه شد، اجازه بده
بگم به همه من هم بابایی دارم
ندیدی آخه، نگاهشونو
بزار ببینن آشنایی دارم
بزار بدونن خدایی دارم خدایی دارم
بابا
میدونی چی به زخم من نمک زد؟
میدونی چی سر سه ساله¬ت اومد؟
جلوی چشم تو یه شامی
منو کتک میزد
آه از تن آوارهت
از دختر بیچارهت
آه از سر خاکی و لب پارهت
نغمه پرداز و شاعر بند1: اکبر شیخی
شاعر بند 2 و 3: امیررضا یزدانی
نظرات