علی برگرد
صدام میکرد، نگاهم تو نگاش افتاد
زمین که خورد، همه عالم به پاش افتاد
امون ای دل، امون ای دل
توی کوچه، میون اون همه نامرد
خودش ایکاش، کمربندو رها میکرد
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
***
مگه میشد، به آسونی رها از من؟
نگم دیگه، چجوری شد جدا از من
امون ای دل، امون ای دل
"علی برگرد"؛ صداش توو گوشَمه انگار
"علی برگرد"، امون از این در و دیوار
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
***
بهم گفتن، به دیوار تکیه میداده
بهم گفتن، چجور رو خاکا افتاده
امون ای دل، امون ای دل
بهم گفتن، نگاهش تار میدیده
بهم گفتن، همهش آزار میدیده
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
صداش کردم، خجالت میکشید از من
الهی که، نباشه نا امید از من
امون ای دل، امون ای دل
قرار این بود، همیشه پا به پاش باشم
اگه حتی، نمیشه از زمین پاشم
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
***
حسن دیده، برا اینها چه ها کردم
چقد واسه، همین مردم دعا کردم
امون ای دل، امون ای دل
حسن دیده، توی کوچه زمین خوردم
حسن دیده، چقد واسه علی مُردم
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
***
دلم تنگه، برا اون طفل شیش ماهه
دلم خونه، خدا از حالم آگاهه
امون ای دل، امون ای دل
خداحافظ، شبای غربت حیدر
خداحافظ، مدینه شهر پیغمبر
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
شاعر: امیر رضا یزدانی
زمین که خورد، همه عالم به پاش افتاد
امون ای دل، امون ای دل
توی کوچه، میون اون همه نامرد
خودش ایکاش، کمربندو رها میکرد
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
***
مگه میشد، به آسونی رها از من؟
نگم دیگه، چجوری شد جدا از من
امون ای دل، امون ای دل
"علی برگرد"؛ صداش توو گوشَمه انگار
"علی برگرد"، امون از این در و دیوار
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
***
بهم گفتن، به دیوار تکیه میداده
بهم گفتن، چجور رو خاکا افتاده
امون ای دل، امون ای دل
بهم گفتن، نگاهش تار میدیده
بهم گفتن، همهش آزار میدیده
امون ای دل، امون ای دل
(بسوز ای دل، که زهرا پای حیدر سوخت)
صداش کردم، خجالت میکشید از من
الهی که، نباشه نا امید از من
امون ای دل، امون ای دل
قرار این بود، همیشه پا به پاش باشم
اگه حتی، نمیشه از زمین پاشم
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
***
حسن دیده، برا اینها چه ها کردم
چقد واسه، همین مردم دعا کردم
امون ای دل، امون ای دل
حسن دیده، توی کوچه زمین خوردم
حسن دیده، چقد واسه علی مُردم
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
***
دلم تنگه، برا اون طفل شیش ماهه
دلم خونه، خدا از حالم آگاهه
امون ای دل، امون ای دل
خداحافظ، شبای غربت حیدر
خداحافظ، مدینه شهر پیغمبر
امون ای دل، امون ای دل
(امون ای دل، امون از غربت حیدر)
شاعر: امیر رضا یزدانی
نظرات