خونه و زندگی ما سوخت
صدا میزد "علی کجاست؟"، آتیش گرفتم
خودش میون شعله ها چه بیصدا سوخت
جلو چشام مادر بچههام زمین خورد
جلو چشام خونه و زندگیِ ما سوخت
شعلهها، بیامون شده
میخ در، لالهگون شده
پیرهنِ همسرم چرا
اینهمه، غرق خون شده
خدایا
بمیریم / برای علی
خدایا / غریبه علی
هرکی اومد یه ضربه هم میزد به پهلوش
واسه همین رو چادرش، هی جای پا موند
یکی بگه چرا منو صدا نمیزد؟
یکی بگه اون طفل شیش ماهه کجا موند
داغیِ میخو کاش دیگه
محسنم، حس نکرده بود
پشت در شد خدای من
صورت فاطمه کبود
بمیرم
بمیریم / برای علی
خدایا / غریبه علی
شاعر: رضا یزدانی
خودش میون شعله ها چه بیصدا سوخت
جلو چشام مادر بچههام زمین خورد
جلو چشام خونه و زندگیِ ما سوخت
شعلهها، بیامون شده
میخ در، لالهگون شده
پیرهنِ همسرم چرا
اینهمه، غرق خون شده
خدایا
بمیریم / برای علی
خدایا / غریبه علی
هرکی اومد یه ضربه هم میزد به پهلوش
واسه همین رو چادرش، هی جای پا موند
یکی بگه چرا منو صدا نمیزد؟
یکی بگه اون طفل شیش ماهه کجا موند
داغیِ میخو کاش دیگه
محسنم، حس نکرده بود
پشت در شد خدای من
صورت فاطمه کبود
بمیرم
بمیریم / برای علی
خدایا / غریبه علی
شاعر: رضا یزدانی
نظرات