خیلی اذیت شده زینب تو
من اومدم پیش خودت
اینجا دیگه نامحرمی نیست
خیلی کتک خوردم حسین
اما دیگه اون هم غمی نیست
تو خودت از نیزهها، دیدی چجوری شد تن من کبود
کوفه که جای خودش...، اون شامِ نامرد، جای زینب نبود...
شکستم، وقتی که افتاد از رو نی سر تو
شکستم، با هر نگاهشون به دختر تو
میخندن، حتی کنیزا هم به خواهر تو
حسین جان
حسین جان، خیلی اذیت شده زینب تو
توو آخرین دیدارمون
رگهاتو بوسیدم برادر
اون لحظه که عریان تو رو
توو قتلگاه دیدم برادر
خاک صحرا رو همش، آروم میریختم، بیصدا رو تنت
تا نبینه هیچکسی، حتی نمونده کهنه پیراهنت
بمیرم، هرکس رسید یه ضربه زد به تنت
بمیرم، میخندیدن به دست و پا زدنت
تنت رو، رو خاک کشیدن واسه پیرهنت...
حسین جان
حسین جان، خیلی اذیت شده زینب تو
شاعر: رضا یزدانی
نغمه پرداز: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
اینجا دیگه نامحرمی نیست
خیلی کتک خوردم حسین
اما دیگه اون هم غمی نیست
تو خودت از نیزهها، دیدی چجوری شد تن من کبود
کوفه که جای خودش...، اون شامِ نامرد، جای زینب نبود...
شکستم، وقتی که افتاد از رو نی سر تو
شکستم، با هر نگاهشون به دختر تو
میخندن، حتی کنیزا هم به خواهر تو
حسین جان
حسین جان، خیلی اذیت شده زینب تو
توو آخرین دیدارمون
رگهاتو بوسیدم برادر
اون لحظه که عریان تو رو
توو قتلگاه دیدم برادر
خاک صحرا رو همش، آروم میریختم، بیصدا رو تنت
تا نبینه هیچکسی، حتی نمونده کهنه پیراهنت
بمیرم، هرکس رسید یه ضربه زد به تنت
بمیرم، میخندیدن به دست و پا زدنت
تنت رو، رو خاک کشیدن واسه پیرهنت...
حسین جان
حسین جان، خیلی اذیت شده زینب تو
شاعر: رضا یزدانی
نغمه پرداز: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
نظرات