تا کربلا زخماتو میشُمارم
از روزگار خسته شدیم
اومد صدای دعوت تو
ما رو کشید به این مسیر
لطف بدون منت تو
جذبهی محبتت، بیاختیار کشوندمون کربلات
کاشکی این دفعه بگی: قراره که بیایم بمونیم باهات
حسین جان، من اومدم بازم سرِ قرارم
کمک کن، پایین پات دلم رو جا بذارم
حسین جان، من دیگه پای برگشتن ندارم
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
قدم قدم این جمعیت
بند دلم رو پاره کرده
سلام میدم آه میکشم
داغت منو بیچاره کرده
أَلسَّلامُ عَلى، مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ، آه حسین
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، آه حسین
با گریه، هر چی عمود که پشت سر میذارم
میسوزم، تا کربلا زخماتو میشُمارم
حسین جان، چه جوری واسهی تو خون نبارم؟
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
هر وقتی که خسته بشم
آب همه جا به راحتی هست
پاهام اگه تاول زدن
یه جای استراحتی هست
تازه توی این مسیر، زخم زبون و رنج و آزاری نیست
سلسله که جای خود، حتی یه دونه بوتهی خاری نیست
بمیرم، اگه یه دختری بیفته زمین
یه دفعه غوغایی میشه که بیا و ببین
بسه این، روضه برای زائر اربعین
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
شاعر: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
اومد صدای دعوت تو
ما رو کشید به این مسیر
لطف بدون منت تو
جذبهی محبتت، بیاختیار کشوندمون کربلات
کاشکی این دفعه بگی: قراره که بیایم بمونیم باهات
حسین جان، من اومدم بازم سرِ قرارم
کمک کن، پایین پات دلم رو جا بذارم
حسین جان، من دیگه پای برگشتن ندارم
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
قدم قدم این جمعیت
بند دلم رو پاره کرده
سلام میدم آه میکشم
داغت منو بیچاره کرده
أَلسَّلامُ عَلى، مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ، آه حسین
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، آه حسین
با گریه، هر چی عمود که پشت سر میذارم
میسوزم، تا کربلا زخماتو میشُمارم
حسین جان، چه جوری واسهی تو خون نبارم؟
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
هر وقتی که خسته بشم
آب همه جا به راحتی هست
پاهام اگه تاول زدن
یه جای استراحتی هست
تازه توی این مسیر، زخم زبون و رنج و آزاری نیست
سلسله که جای خود، حتی یه دونه بوتهی خاری نیست
بمیرم، اگه یه دختری بیفته زمین
یه دفعه غوغایی میشه که بیا و ببین
بسه این، روضه برای زائر اربعین
حسین جان
حسین جان، دار و ندار من فدای شما
شاعر: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
نظرات