بحر طویل شهدای کربلا (عرض ادب به شهدای بنی هاشم و شهدای غیر هاشمی کربلا و شهیدان جنگ تحمیلی و مقاومت)
دلم خیمه ماتم شده مولا، پر از داغ محرم شده مولا
سپردم دل خود را به نسیمی که سحر میوزد از کرببلایت، شمیمی که میآید ز مزار شهدایت، دوباره منم و اشکی و آهی، من و روی سیاهی، به امید نگاهی، به پای غمت افتادهام آقا، به عزیزان تو دل دادهام آقا، به شهیدان تو ای خامسِ اصحاب کساء، زاده حیدر، به علی اکبرت آن شبه پیمبر، به علی اصغرت آن غنچه نشکفته پرپر، به لب تشنهي سقای حرم، صاحب آن مشک و علم، ماه همه هاشمیان، هیبت لشگر، به عباس، اباالفضل دلاور، به عون و به محمّد، به جعفر، به مسلم، به عبدلله و قاسم، شده نام تو و نام شهیدان رهت ورد زبانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت میدهم آقا به زهیرت، به حرّ و به بُریرت، به انیس و اَنس و سَعد و سعید و وَهب و مالک و ادهم، به مسعود و به اسلم، به حلّاس و به حجّاج و به همّام و به جابر، به شبیب و به حبیب بن مظاهر، به ضرغامه و کنّانه و عامر، به جون و به سُوَید و به نَعِیم و به مُجَمِّع، به هَفهاف و به زاهر، به رافع، به نافع، به عمرو و به رُمَیث و به بشیر و حَبَله، حنظله، سَوّار، به سيف و به عِباد و به جُناده، به عمّار، به مُنجِح، به حارث، به عُقبه، به عابس، به سالم، به نعمان و به عِمران، به حَتوف و به سلیمان و به یحیی و به جُندب، به قارب، به شوذب، قسمت میدهم آقا، که از این خیمه مرانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت می دهم آقا، به یاران خمینی، به شهیدان به خون خفته این شور حسینی، به مردان طلائیه و فکه، به شیران شلمچه، دلیران هویزه، به خونین کفنان دل چزابه و پاوه، به خرازی و بابایی وشیرودی و کاوه، به صیاد و به دوران، به آوینی و تهرانی و چمران، به شهیدان ره قدس، به سردار شبافروز، سلیمانی پیروز، به آن سید و سالار، به سید حسن آن ماه علمدار، به حاجی زاده و ایزدی و باقری و هم به رشید و به سلامی، به شهیدان ره دانش و فن، فخر همه اهل وطن، به تهرانچی و عباسی و فقهی، جدایم مکن از لشگر خوبان، ز سیدعلی خامنهای رهبر خوبان، شهیدم کن و آخر، به این قافله کرببلایی برسانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
سپردم دل خود را به نسیمی که سحر میوزد از کرببلایت، شمیمی که میآید ز مزار شهدایت، دوباره منم و اشکی و آهی، من و روی سیاهی، به امید نگاهی، به پای غمت افتادهام آقا، به عزیزان تو دل دادهام آقا، به شهیدان تو ای خامسِ اصحاب کساء، زاده حیدر، به علی اکبرت آن شبه پیمبر، به علی اصغرت آن غنچه نشکفته پرپر، به لب تشنهي سقای حرم، صاحب آن مشک و علم، ماه همه هاشمیان، هیبت لشگر، به عباس، اباالفضل دلاور، به عون و به محمّد، به جعفر، به مسلم، به عبدلله و قاسم، شده نام تو و نام شهیدان رهت ورد زبانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت میدهم آقا به زهیرت، به حرّ و به بُریرت، به انیس و اَنس و سَعد و سعید و وَهب و مالک و ادهم، به مسعود و به اسلم، به حلّاس و به حجّاج و به همّام و به جابر، به شبیب و به حبیب بن مظاهر، به ضرغامه و کنّانه و عامر، به جون و به سُوَید و به نَعِیم و به مُجَمِّع، به هَفهاف و به زاهر، به رافع، به نافع، به عمرو و به رُمَیث و به بشیر و حَبَله، حنظله، سَوّار، به سيف و به عِباد و به جُناده، به عمّار، به مُنجِح، به حارث، به عُقبه، به عابس، به سالم، به نعمان و به عِمران، به حَتوف و به سلیمان و به یحیی و به جُندب، به قارب، به شوذب، قسمت میدهم آقا، که از این خیمه مرانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
قسمت می دهم آقا، به یاران خمینی، به شهیدان به خون خفته این شور حسینی، به مردان طلائیه و فکه، به شیران شلمچه، دلیران هویزه، به خونین کفنان دل چزابه و پاوه، به خرازی و بابایی وشیرودی و کاوه، به صیاد و به دوران، به آوینی و تهرانی و چمران، به شهیدان ره قدس، به سردار شبافروز، سلیمانی پیروز، به آن سید و سالار، به سید حسن آن ماه علمدار، به حاجی زاده و ایزدی و باقری و هم به رشید و به سلامی، به شهیدان ره دانش و فن، فخر همه اهل وطن، به تهرانچی و عباسی و فقهی، جدایم مکن از لشگر خوبان، ز سیدعلی خامنهای رهبر خوبان، شهیدم کن و آخر، به این قافله کرببلایی برسانم
(تویی روح و روانم، به قربان تو جانم)
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نظرات