شور حسین و دیگر هیچ
اي شيعه دلداده برخيز
ايرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بزن
با عشق دين و وطن
با گرز خيبرشكن
بر فرق اهرمن
بزن
بكوب
بر فرق ظلم و ستم
يا با شمشير دودم
يا با شمشير قلم
بكوب
اقتدا به نام بوالحسن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
جامه نبرد تازه تن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
برخيز و دنيا را خبر كن
پيش عدو سينه سپركن
بيچاره را بيچاره تر كن
كه الگو حسين است
خو كن به زخم و كم نياور
حتى به رويت هم نياور
هرگز به ابرو خم نياور
كه الگو حسين است
ای شيعه دلداده برخيز
ایرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بريز
در كام دشمن شرنگ
بر جام او پاره سنگ
بر نام او زهر ننگ
بريز
ببند
بر دشمن راه نفس
يعني راه پيش و پس
ديوان را در قفس
ببند
ياد آن خليل بت شكن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
اقتدا به شاه بي كفن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
پشت سر جون و جنادة
با ضربه اي خارق العاده
هان ای برادر با اراده
بزن بر دل كفر
ای خواهرم كوه يقين باش
روشنگر اين سرزمين باش
در مكتب ام البنين باش
بزن بر دل كفر
ای شيعه دلداده برخيز
ایرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بكوش
با هر شغل و پيشه ای
هر فكر و انديشه ای
گر با اصل و ريشه ای
بكوش
بتاز
با رخش رستم نشين
با شمشيری آتشين
بر خصم اين سرزمين
بتاز
هر دقيقه ياد اين سخن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
ياد رنج و زخم اين وطن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
چيزی كه در ما جاودان است
در خون اين ملت روان است
سرمايهی ايرانيان است
حسين و دگر هيچ
باهر طريق و هر نگاهی
هر مذهب و هر رأی و راهی
ايران اگر دارد پناهی
حسين و دگر هيچ
ای شيعه دلداده برخيز
ايرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
شاعر و نغمه پرداز: دکتر محسن رضوانی
ايرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بزن
با عشق دين و وطن
با گرز خيبرشكن
بر فرق اهرمن
بزن
بكوب
بر فرق ظلم و ستم
يا با شمشير دودم
يا با شمشير قلم
بكوب
اقتدا به نام بوالحسن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
جامه نبرد تازه تن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
برخيز و دنيا را خبر كن
پيش عدو سينه سپركن
بيچاره را بيچاره تر كن
كه الگو حسين است
خو كن به زخم و كم نياور
حتى به رويت هم نياور
هرگز به ابرو خم نياور
كه الگو حسين است
ای شيعه دلداده برخيز
ایرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بريز
در كام دشمن شرنگ
بر جام او پاره سنگ
بر نام او زهر ننگ
بريز
ببند
بر دشمن راه نفس
يعني راه پيش و پس
ديوان را در قفس
ببند
ياد آن خليل بت شكن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
اقتدا به شاه بي كفن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
پشت سر جون و جنادة
با ضربه اي خارق العاده
هان ای برادر با اراده
بزن بر دل كفر
ای خواهرم كوه يقين باش
روشنگر اين سرزمين باش
در مكتب ام البنين باش
بزن بر دل كفر
ای شيعه دلداده برخيز
ایرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
بكوش
با هر شغل و پيشه ای
هر فكر و انديشه ای
گر با اصل و ريشه ای
بكوش
بتاز
با رخش رستم نشين
با شمشيری آتشين
بر خصم اين سرزمين
بتاز
هر دقيقه ياد اين سخن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
ياد رنج و زخم اين وطن كن
قلعه را دوباره قلوه كن كن
علی
علی
چيزی كه در ما جاودان است
در خون اين ملت روان است
سرمايهی ايرانيان است
حسين و دگر هيچ
باهر طريق و هر نگاهی
هر مذهب و هر رأی و راهی
ايران اگر دارد پناهی
حسين و دگر هيچ
ای شيعه دلداده برخيز
ايرانی آزاده برخيز
رزمندهی آماده برخيز
كه مرحب نمرده
همت بخواه از نام حيدر
مردانه رو كن سوی خيبر
دروازه را از جا درآور
كه مرحب نمرده
شاعر و نغمه پرداز: دکتر محسن رضوانی
نظرات