تا حالا، از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
میبینم،
یه نامردی نیزه به پهلو و سینهاش فرو کرد
یکی دیگه هم اومد و قصد ذبح گلو کرد، واویلا
میبینم،
زدن حلقه دور حسین مردم بیمروت
به لبهای تشنه بهش داره میشه جسارت، واویلا
تنش داره میشه لگدمال، واویلا
صداش درنمیاد تو جنجال، واویلا
گرفتم جلوی چشامو، با دستام
میبره سرش رو تو گودال، واویلا
تا حالا،
از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت ؛ واویلا
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم
به صحرا،
سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ؛ واویلا
حسین جان،
بمیرم گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه
روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه ؛ واویلا
سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم
همه ش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم
جلو چشم نامحرما من افتادم
پناه غریبی م کجا رفت یا مظلوم
صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم
به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم
حسین جان،
شده این شبا قسمتم آه و اندوه و حسرت
بگو آخه تا کِی نباید برم من زیارت؟ آقاجان
حسین جان،
برام سخته که اربعین توی خونه بشینم
با یه عالمه حسرت عکس حرم رو ببینم واویلا
تویی ماه شبهای تارم، آقا جان
نگاه کن به حالم که زارم، آقا جان
یه بغض عجیبی میون سینهام هست
رو تربت سرم رو میذارم، آقا جان
یه نامردی نیزه به پهلو و سینهاش فرو کرد
یکی دیگه هم اومد و قصد ذبح گلو کرد، واویلا
میبینم،
زدن حلقه دور حسین مردم بیمروت
به لبهای تشنه بهش داره میشه جسارت، واویلا
تنش داره میشه لگدمال، واویلا
صداش درنمیاد تو جنجال، واویلا
گرفتم جلوی چشامو، با دستام
میبره سرش رو تو گودال، واویلا
تا حالا،
از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت ؛ واویلا
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم
به صحرا،
سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ؛ واویلا
حسین جان،
بمیرم گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه
روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه ؛ واویلا
سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم
همه ش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم
جلو چشم نامحرما من افتادم
پناه غریبی م کجا رفت یا مظلوم
صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم
به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم
حسین جان،
شده این شبا قسمتم آه و اندوه و حسرت
بگو آخه تا کِی نباید برم من زیارت؟ آقاجان
حسین جان،
برام سخته که اربعین توی خونه بشینم
با یه عالمه حسرت عکس حرم رو ببینم واویلا
تویی ماه شبهای تارم، آقا جان
نگاه کن به حالم که زارم، آقا جان
یه بغض عجیبی میون سینهام هست
رو تربت سرم رو میذارم، آقا جان
نظرات