به خاطر بچههات برگرد
میبینم از همین، دارالعماره
هیچکی نیست واسه تو، آبی بیاره
حتی شیرخواره هم، تشنه میمیره
برگرد که حرمله، رحمی نداره
به خاطر بچههات برگرد، تو رو به مخدرات برگرد
وفایی نداره این کوفه، پدر و مادرم فدات برگرد
تشنگی سهم بچههای تو میشه و
جون من فدای تو میشه و
اینجا کربلای تو میشه
آسمون خیمهی عزای تو میشه و
قتلگاه منای تو میشه و
خواهرت صدای تو میشه
فداك ابي و امي
دورم اندازهی یک کوفه از تو
تنهام اندازهی یک کربلا غم
ذیالحجه میره و پیراهنت هم
غارت میشه توی ماه محرم
آخه تو کجا؟ کجا کوفه؟ اگه میتونی نیا کوفه
همه پی غارتت هستن، غریبه و آشنا کوفه
میبینم از کنارِ گوشای دخترا
خون میاد و کوفیِ بیوفا
سرخوش از یه غارت دیگهس
میبینم بین شعلهها همه میدوئن
تا کنار علقمه میدوئن
اینخودش مصیبت دیگهس
فداك ابي و امي
هربار که حرفی از زهرا میشد، باز
از اینکه رو زمین، افتاد، میگفتی
با صورت رو زمین، افتادم آقا
با صورت رو زمین، ایکاش نیفتی
به خاطر مادرت برگرد، تو رو جونِ خواهرت برگرد
اینا همه نقشهها دارن، برای تو و سرت، برگرد
حرفشون، خیمهی شما شده
درداشون، پیرهن و عبا شده
مرداشون، خیلی بیحیان همه برگرد
سنگاشون، روی بام خونهها مونده و
چشم به راه برا شما مونده و
کوفه بیوفان همه برگرد
فداك ابي و امي
نغمهپرداز و شاعر بند اول: حجةالاسلام محمدرضا رضایی
شاعر بند دوم و سوم: رضا یزدانی
هیچکی نیست واسه تو، آبی بیاره
حتی شیرخواره هم، تشنه میمیره
برگرد که حرمله، رحمی نداره
به خاطر بچههات برگرد، تو رو به مخدرات برگرد
وفایی نداره این کوفه، پدر و مادرم فدات برگرد
تشنگی سهم بچههای تو میشه و
جون من فدای تو میشه و
اینجا کربلای تو میشه
آسمون خیمهی عزای تو میشه و
قتلگاه منای تو میشه و
خواهرت صدای تو میشه
فداك ابي و امي
دورم اندازهی یک کوفه از تو
تنهام اندازهی یک کربلا غم
ذیالحجه میره و پیراهنت هم
غارت میشه توی ماه محرم
آخه تو کجا؟ کجا کوفه؟ اگه میتونی نیا کوفه
همه پی غارتت هستن، غریبه و آشنا کوفه
میبینم از کنارِ گوشای دخترا
خون میاد و کوفیِ بیوفا
سرخوش از یه غارت دیگهس
میبینم بین شعلهها همه میدوئن
تا کنار علقمه میدوئن
اینخودش مصیبت دیگهس
فداك ابي و امي
هربار که حرفی از زهرا میشد، باز
از اینکه رو زمین، افتاد، میگفتی
با صورت رو زمین، افتادم آقا
با صورت رو زمین، ایکاش نیفتی
به خاطر مادرت برگرد، تو رو جونِ خواهرت برگرد
اینا همه نقشهها دارن، برای تو و سرت، برگرد
حرفشون، خیمهی شما شده
درداشون، پیرهن و عبا شده
مرداشون، خیلی بیحیان همه برگرد
سنگاشون، روی بام خونهها مونده و
چشم به راه برا شما مونده و
کوفه بیوفان همه برگرد
فداك ابي و امي
نغمهپرداز و شاعر بند اول: حجةالاسلام محمدرضا رضایی
شاعر بند دوم و سوم: رضا یزدانی
نظرات