کربلا به اصل خود رسیدن است
ای کاش برای تو اثر داشته باشم
باری ز سر دوش تو برداشته باشم
بی شک تو به دیدار دل خسته می آیی
از آمدنت کاش خبر داشته باشم
سر نذر قدومت نشود بار گران است
ای وای اگر پیش تو سر داشته باشم
بی دینم اگر پیش دو ابروی کمانت
من سجده به محراب دگر داشته باشم
ازشوق زیارت دل من بال درآورد
بگذار که در صحن تو پر داشته باشم
تا کرببلا قبله ی عشاق جهان است
حیف است که بر کعبه نظر داشته باشم
من خواسته ام تا که به چشمم رمقی هست
در روضه ی تو دیده ی تر داشته باشم
بگذار که من در عوض آن همه زخمت
یک داغ اقلاً به جگر داشته باشم
شاعر: امیرحسین حیدری
************************************
کربلا به خون خود تپیدن است
جرعه جرعه مرگ را چشیدن است
کربلا صفا و مروهای شگفت
پا به پای تشنگی دویدن است
روضه نیست کربلا که بشنوی
کربلا سر بریده دیدن است
خلقت دوباره، جلوه ای جدید
کربلا دوباره آفریدن است
کربلا طلوع روشن معاد
از مغاک خاک بر دمیدن است
حرمت حماسه، غیرت غیور
قطره قطره خون شدن چکیدن است
هر چه میدوم به خود نمیرسم
کربلا به اصل خود رسیدن است
باری ز سر دوش تو برداشته باشم
بی شک تو به دیدار دل خسته می آیی
از آمدنت کاش خبر داشته باشم
سر نذر قدومت نشود بار گران است
ای وای اگر پیش تو سر داشته باشم
بی دینم اگر پیش دو ابروی کمانت
من سجده به محراب دگر داشته باشم
ازشوق زیارت دل من بال درآورد
بگذار که در صحن تو پر داشته باشم
تا کرببلا قبله ی عشاق جهان است
حیف است که بر کعبه نظر داشته باشم
من خواسته ام تا که به چشمم رمقی هست
در روضه ی تو دیده ی تر داشته باشم
بگذار که من در عوض آن همه زخمت
یک داغ اقلاً به جگر داشته باشم
شاعر: امیرحسین حیدری
************************************
کربلا به خون خود تپیدن است
جرعه جرعه مرگ را چشیدن است
کربلا صفا و مروهای شگفت
پا به پای تشنگی دویدن است
روضه نیست کربلا که بشنوی
کربلا سر بریده دیدن است
خلقت دوباره، جلوه ای جدید
کربلا دوباره آفریدن است
کربلا طلوع روشن معاد
از مغاک خاک بر دمیدن است
حرمت حماسه، غیرت غیور
قطره قطره خون شدن چکیدن است
هر چه میدوم به خود نمیرسم
کربلا به اصل خود رسیدن است
نظرات