تا خدا، منزل به منزل با حسین (ع) - منزل ششم: عطش
السلام ای قافلهسالار عشق
ای سلامت گرمی بازار عشق
با خودت همراه کن در این سفر
دلبرا دلهای ما را هم ببر
ای خوشا همراهی دل با حسین
تا خدا منزل به منزل با حسین
بعد «بیداری» و «توبه»، شور «عشق»
«انقطاع» و «معرفت» از نور عشق
شد ششم منزل «عطش» وای از عطش
بحر بیساحل عطش، وای از عطش
بحر بیساحل، کویر بیسراب
التهاب دل، سؤال بیجواب
چشمهی جوشان، شراب تلخوش
این عطش آتش شد و آتش عطش
بادهی بیغَش عطش، آتش عطش
شعلهی سرکش عطش، آتش عطش
عشق دریاییست، موجش تشنگی
عشق پروازیست، اوجش تشنگی
عشق خورشید است و تأثیرش: عطش
عشق خونریز است و شمشیرش: عطش
تشنگی راز شگفت عالم است
چشمهای از چشمههایش زمزم است
تشنگی سعی و صفای هاجر است
التهابی پا به پای مادر است
درد شو تا لایق درمان شوی
تشنه شو تا آسمانباران شوی
عاشقی بیتشنگی نقشی بر آب
عاشقِ دور از عطش، مست سراب
هر که دریاتر همو هم تشنهتر
هر که سقاتر همو هم تشنهتر
علقمه آیینهدار تشنگیست
تا قیامت سوگوار تشنگیست
هم شهادتگاه اکبر شد عطش
هم زیارتگاه اصغر شد عطش
تشنگی مات علیّ اصغر است
از مقامات علیّ اصغر است
ای لبانت شعر زیبای عطش
ماهیان سرخ دریای عطش
کم تلظّی کن که جانم سوختی
شعله در هفت آسمان افروختی
گریه کردی آب را آتش زدی
این دل بیتاب را آتش زدی
شرمسار تو فرات و زمزم است
سوگوارت هفت بحر عالم است
شاعر: دکتر محمدمهدی سیّار
ای سلامت گرمی بازار عشق
با خودت همراه کن در این سفر
دلبرا دلهای ما را هم ببر
ای خوشا همراهی دل با حسین
تا خدا منزل به منزل با حسین
بعد «بیداری» و «توبه»، شور «عشق»
«انقطاع» و «معرفت» از نور عشق
شد ششم منزل «عطش» وای از عطش
بحر بیساحل عطش، وای از عطش
بحر بیساحل، کویر بیسراب
التهاب دل، سؤال بیجواب
چشمهی جوشان، شراب تلخوش
این عطش آتش شد و آتش عطش
بادهی بیغَش عطش، آتش عطش
شعلهی سرکش عطش، آتش عطش
عشق دریاییست، موجش تشنگی
عشق پروازیست، اوجش تشنگی
عشق خورشید است و تأثیرش: عطش
عشق خونریز است و شمشیرش: عطش
تشنگی راز شگفت عالم است
چشمهای از چشمههایش زمزم است
تشنگی سعی و صفای هاجر است
التهابی پا به پای مادر است
درد شو تا لایق درمان شوی
تشنه شو تا آسمانباران شوی
عاشقی بیتشنگی نقشی بر آب
عاشقِ دور از عطش، مست سراب
هر که دریاتر همو هم تشنهتر
هر که سقاتر همو هم تشنهتر
علقمه آیینهدار تشنگیست
تا قیامت سوگوار تشنگیست
هم شهادتگاه اکبر شد عطش
هم زیارتگاه اصغر شد عطش
تشنگی مات علیّ اصغر است
از مقامات علیّ اصغر است
ای لبانت شعر زیبای عطش
ماهیان سرخ دریای عطش
کم تلظّی کن که جانم سوختی
شعله در هفت آسمان افروختی
گریه کردی آب را آتش زدی
این دل بیتاب را آتش زدی
شرمسار تو فرات و زمزم است
سوگوارت هفت بحر عالم است
شاعر: دکتر محمدمهدی سیّار
نظرات