ولی نعمت ایران
یکی با رؤیای حج آمد، حاجت گرفت و برگشت
یکی با پای فلج آمد، حاجت گرفت و برگشت
یکی دیگر از تو می خواهد، لیاقت شهادت
یکی می گوید شفاعت کن، مرا آقا قیامت
یکی که من باشم و عمریست، نیامده زیارت
وااااااای
دلم تنگ ایوان، طلای توست
نه تنها سرم، خاک پای توست
که من هرچه دارم، برای توست
وااااااای
مرا زائرت کن ، خدایی کن
کبوتر کن ، آقا هوایی کن
اگر شد مرا ، کربلایی کن
«رضا جانم ای رضا جانم»
دلم از باب الجواد آمد، تا آبرو بگیرد
کنار حوض گوهرشادت، آمد وضو بگیرد
چه می شد چون کودکی هایم، دوباره می شدم گم
پدر من را تا ضریح تو، به روی دست مردم
می آورد و می شدم مست، تو ای امام هشتم
وااااااای
همه ما گدایان سلطانیم
گدایان شاه خراسانیم
که عمری در این خانه مهمانیم
وااااااای
الا ای ولی نعمت ایران
تویی باعث برکت ایران
فدایی تو ملت ایران
«رضا جانم ای رضا جانم»
شاعر: رضا یزدانی
یکی با پای فلج آمد، حاجت گرفت و برگشت
یکی دیگر از تو می خواهد، لیاقت شهادت
یکی می گوید شفاعت کن، مرا آقا قیامت
یکی که من باشم و عمریست، نیامده زیارت
وااااااای
دلم تنگ ایوان، طلای توست
نه تنها سرم، خاک پای توست
که من هرچه دارم، برای توست
وااااااای
مرا زائرت کن ، خدایی کن
کبوتر کن ، آقا هوایی کن
اگر شد مرا ، کربلایی کن
«رضا جانم ای رضا جانم»
دلم از باب الجواد آمد، تا آبرو بگیرد
کنار حوض گوهرشادت، آمد وضو بگیرد
چه می شد چون کودکی هایم، دوباره می شدم گم
پدر من را تا ضریح تو، به روی دست مردم
می آورد و می شدم مست، تو ای امام هشتم
وااااااای
همه ما گدایان سلطانیم
گدایان شاه خراسانیم
که عمری در این خانه مهمانیم
وااااااای
الا ای ولی نعمت ایران
تویی باعث برکت ایران
فدایی تو ملت ایران
«رضا جانم ای رضا جانم»
شاعر: رضا یزدانی
نظرات