دارالشفاء
باد اگر بویی ز یار آشنا می آورد
از خراسان علی موسی الرضا می آورد
هم کریم و هم رئوف و هم سخی در حیرتم
این همه حسین و ملاحت از کجا می آورد
چیست در انفاس کویش که هر جا می وزد
نفحه ای از خلق و خوی مصطفی می آورد
یا رضا اذن دخول ماست نام مادرت
بهر ما از چادرش شال عزا می آورد
من مریضم از گنه خوبان جوابم کرده اند
لطف تو ما را به این دارالشفا می آورد
حجره دربسته تو مقتل ما شیعه هاست
تا سخن از روضه زهر جفا می آورد
زودتر از زهر اندوه جوادت می کشد
دوریش دارد سرت خیلی بلا می آورد
شاعر: عباس احمدی
از خراسان علی موسی الرضا می آورد
هم کریم و هم رئوف و هم سخی در حیرتم
این همه حسین و ملاحت از کجا می آورد
چیست در انفاس کویش که هر جا می وزد
نفحه ای از خلق و خوی مصطفی می آورد
یا رضا اذن دخول ماست نام مادرت
بهر ما از چادرش شال عزا می آورد
من مریضم از گنه خوبان جوابم کرده اند
لطف تو ما را به این دارالشفا می آورد
حجره دربسته تو مقتل ما شیعه هاست
تا سخن از روضه زهر جفا می آورد
زودتر از زهر اندوه جوادت می کشد
دوریش دارد سرت خیلی بلا می آورد
شاعر: عباس احمدی
نظرات