به تو نگم، به کی بگم؟
به تو نگم / به کی بگم کبود شدم شکستم
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
کودکیم سخت میگذره / بابا امون از کودکی
خیلی ترسیدن توو این راه / بچههای طفلکی
خب بمون تا که بگم از / قصههام یکی یکی
بابایی / سخت گذشت / تا دیدم/ بین تشت
لبت رو / غرق خون / باباجون
بابایی / از عمو / برای / من بگو
عمو بود / مهربون / باباجون
به تو نگم / به کی بگم کبود شدم شکستم
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
از عمو میگم که رو نیزه برا من گریه کرد
ناسزا وقتی به بابای تو گفتن، گریه کرد
هر کجا خیره به ما شد چشم دشمن، گریه کرد
حواسش / بود به ما / امون از / اون نگاه
لبش بود / غرق آه / آه از شام
بمیرم / واسه اون / سکوت و / غربتش
برای / غیرتش / آه از شام
به تو نگم / به کی بگم عمه چقد کتک خورد
به تو نگم / به کی بگم سکینه صد دفه مُرد
به کی بگم / غمت چقد بلا سر من آوُرد
به تو نگم / به کی بگم کبود شدم شکستم
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
شاعر: رضا یزدانی
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
کودکیم سخت میگذره / بابا امون از کودکی
خیلی ترسیدن توو این راه / بچههای طفلکی
خب بمون تا که بگم از / قصههام یکی یکی
بابایی / سخت گذشت / تا دیدم/ بین تشت
لبت رو / غرق خون / باباجون
بابایی / از عمو / برای / من بگو
عمو بود / مهربون / باباجون
به تو نگم / به کی بگم کبود شدم شکستم
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
از عمو میگم که رو نیزه برا من گریه کرد
ناسزا وقتی به بابای تو گفتن، گریه کرد
هر کجا خیره به ما شد چشم دشمن، گریه کرد
حواسش / بود به ما / امون از / اون نگاه
لبش بود / غرق آه / آه از شام
بمیرم / واسه اون / سکوت و / غربتش
برای / غیرتش / آه از شام
به تو نگم / به کی بگم عمه چقد کتک خورد
به تو نگم / به کی بگم سکینه صد دفه مُرد
به کی بگم / غمت چقد بلا سر من آوُرد
به تو نگم / به کی بگم کبود شدم شکستم
به تو نگم / به کی بگم چقدر رو خاک نشستم
به تو نگم / به کی بگم زخمیه پا و دستم
شاعر: رضا یزدانی
نظرات