هل من ناصر ینصرنی
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
سر تا به قدم تاب و تبم، لبیک تو آید به لبم
من با توام ای تشنه شهید، به کوری چشمان یزید
من با توام ای شاه غریب، مثل وهب و حر و حبیب
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
گر همه جهان دشمن شود، عشق تو از این سر نرود
سر برود اما ز سرم، آرزوی دلبر نرود
نفرین به امان نامه شمر، عاشق سوی دیگر نرود
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
ما با توایم ای شاه وفا، گر رود به نی سرهای ما
ما با نفس پیر خمین، گشتیم از شهیدان حسین
آماده قربانی تو، لشکر سلیمانی تو
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
هل من ناصر ینصرنی
سر تا به قدم تاب و تبم، لبیک تو آید به لبم
من با توام ای تشنه شهید، به کوری چشمان یزید
من با توام ای شاه غریب، مثل وهب و حر و حبیب
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
گر همه جهان دشمن شود، عشق تو از این سر نرود
سر برود اما ز سرم، آرزوی دلبر نرود
نفرین به امان نامه شمر، عاشق سوی دیگر نرود
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
ما با توایم ای شاه وفا، گر رود به نی سرهای ما
ما با نفس پیر خمین، گشتیم از شهیدان حسین
آماده قربانی تو، لشکر سلیمانی تو
می آید از آن دشت بلا، فریاد شه کرببلا
هل من ناصر ینصرنی
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نظرات