آقا بود گرم نماز که ناگهان هجوم آوردن
آقامون یه بار شنید، توو کوچه ها، زنی زمین خورد
گفتن اون زن روی خاک، با گریه اسم مادرو برد
اسم فاطمه که اومد، آقا خیلی گریه میکرد
گفت بمیرم واسه مادر، امون از اون دست نامرد
کاش بگن که پشت اون در
زهرا نبوده زهرا نبوده زهرا نبوده
واسه صورتش بسوزم
هنوز کبوده هنوز کبوده هنوز کبوده
«برای غمت بمیرم
امام صادق امامصادق امام صادق»
آقا بود گرم نماز، که ناگهان، هجوم آوردن
بی عمامه بی عبا، کشون کشون، توو کوچه بردن
رسم نامردی این شهر، دیگه از جفا گذشته
نکِشید آقای ما رو، سنّی از آقا گذشته
پیرمردو پشت مرکب
نمیکشونن نمیکشونن نمیکشونن
دستِ بسته توو دل شب
نمیکشونن نمیکشونن نمیکشونن
«برای غمت بمیرم
امام صادق امامصادق امام صادق»
با یه ذکر یا حسین، چشم آقا، شد ناگهان تر
آقا خیلی گریه کرد، برا حسین ، اون شاه بی سر
گریه کرده واسه اون لب، که با خیزران کبود شد
واسه اون چادر و معجر، که پر از آتیش و دود شد
میخونه با گریه زاری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه
بمیرم کفن نداری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه
«بمیرم کفن نداری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه»
شاعر: رضا یزدانی
گفتن اون زن روی خاک، با گریه اسم مادرو برد
اسم فاطمه که اومد، آقا خیلی گریه میکرد
گفت بمیرم واسه مادر، امون از اون دست نامرد
کاش بگن که پشت اون در
زهرا نبوده زهرا نبوده زهرا نبوده
واسه صورتش بسوزم
هنوز کبوده هنوز کبوده هنوز کبوده
«برای غمت بمیرم
امام صادق امامصادق امام صادق»
آقا بود گرم نماز، که ناگهان، هجوم آوردن
بی عمامه بی عبا، کشون کشون، توو کوچه بردن
رسم نامردی این شهر، دیگه از جفا گذشته
نکِشید آقای ما رو، سنّی از آقا گذشته
پیرمردو پشت مرکب
نمیکشونن نمیکشونن نمیکشونن
دستِ بسته توو دل شب
نمیکشونن نمیکشونن نمیکشونن
«برای غمت بمیرم
امام صادق امامصادق امام صادق»
با یه ذکر یا حسین، چشم آقا، شد ناگهان تر
آقا خیلی گریه کرد، برا حسین ، اون شاه بی سر
گریه کرده واسه اون لب، که با خیزران کبود شد
واسه اون چادر و معجر، که پر از آتیش و دود شد
میخونه با گریه زاری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه
بمیرم کفن نداری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه
«بمیرم کفن نداری
حسین مظلوم حسین تنها حسین تشنه»
شاعر: رضا یزدانی
نظرات