امید من به روضهی، موسی بن جعفره
راهم بده آقا، با گریه در زدم
دست منو بگیر، من میدونم بدم
من بشر حافیام، دلخون و سر به زیر
رو برنگردونی ازم، حالا که اومدم
سلام، باب الحوائج همه
سلام، غریب آل فاطمه
ببین دلم برات پر از غمه، سلام آقای من
برام رقم بزن هر چی مقدره
داره تموم میشه شبای آخره
تا هیچ کی ناامید، از پیش تو نره
امید من به روضهی، موسی بن جعفره
خدا
قسم به سجدههای آخرش
قسم به اشک چشمای ترش
ردم نکن تو رو قسم، به اشک دخترش
خَلِّصنی یا ربه، نوای رو لبش
آزار و اذْیَته، افطار هر شبش
خسته شده دیگه، از غصه و محن
دردِ شکستگی داره، چون مادره حسن
خدا
کبوتری که خونیه پراش
گمون کنم شکسته ساق پاش
خیلی دلش تنگه دم سفر، برای بچههاش
حال و هوای ماست، غریب کاظمین
گریه برای تو، گریه برا حسین
تو هم غریبی و، دور از وطن آقا
روضهی داغ تو کجا، داغ حسین کجا؟
حسین
میون قتلگاه کربلا
شده تن مطهرش رها
سرش پیش چشای خواهرش، خورشیده نیزهها
«حسین، غریب دشت کربلا»
شاعر: جمعی از شاعران
دست منو بگیر، من میدونم بدم
من بشر حافیام، دلخون و سر به زیر
رو برنگردونی ازم، حالا که اومدم
سلام، باب الحوائج همه
سلام، غریب آل فاطمه
ببین دلم برات پر از غمه، سلام آقای من
برام رقم بزن هر چی مقدره
داره تموم میشه شبای آخره
تا هیچ کی ناامید، از پیش تو نره
امید من به روضهی، موسی بن جعفره
خدا
قسم به سجدههای آخرش
قسم به اشک چشمای ترش
ردم نکن تو رو قسم، به اشک دخترش
خَلِّصنی یا ربه، نوای رو لبش
آزار و اذْیَته، افطار هر شبش
خسته شده دیگه، از غصه و محن
دردِ شکستگی داره، چون مادره حسن
خدا
کبوتری که خونیه پراش
گمون کنم شکسته ساق پاش
خیلی دلش تنگه دم سفر، برای بچههاش
حال و هوای ماست، غریب کاظمین
گریه برای تو، گریه برا حسین
تو هم غریبی و، دور از وطن آقا
روضهی داغ تو کجا، داغ حسین کجا؟
حسین
میون قتلگاه کربلا
شده تن مطهرش رها
سرش پیش چشای خواهرش، خورشیده نیزهها
«حسین، غریب دشت کربلا»
شاعر: جمعی از شاعران
نظرات