پایگاه رسمی میثم مطیعی پایگاه رسمی میثم مطیعی، Meysam motiee ، گمنام ، Gomanm ، میثاق ، Misaq

متعاقبا اعلام خواهد شد.

مراسم بعدی از طریق این پایگاه

و صفحات اجتماعیِ رسمی، اعلام خواهد شد.

MeysamMotiee@

یا قاسِمَ اللِّوا، ومُهندسَ الهَوى (ویژه سالگرد شهادت حاج قاسم و ابومهدی)

يا قاسِمَ اللِّوا، ومُهندسَ الهَوى، أيتامُ بالغيابِ إنَّنا

ای قاسم لشکر، و ای مهندس عشق، در نبودتان ما یتیمیم

أبَوينِ كُنتُما، عَينَيكما سَما، بِحنانِها لَكَم تضُمُّنا

شما دو پدر بودید، چشمانتان آسمان بود، چقدر با مهربانی‌‌تان ما را در آغوش گرفتید

رِفقاً بِحالِنا، قد مرَّ عامُنا، نطوي دروبنا بالاشتياق

دلتان به حال ما بسوزد، یک سال بر ما گذشت، و ما راهمان را با اشتیاق طی میکنیم

مِن يومِ غِبتُما، الحُزنُ أُحكِمَ، آهٍ على الوَداعِ والفِراق

از روزی که رفتید، غم مستحکم شد، آه از وداع و فراق

آهِ بغدادُ مَن أنتِ، كم مِنَ الدَّمعِ أهمَلتِ

آه ای بغداد، تو کیستی؟ چقدر اشک‌ها را روان ساختی؟

كيفَ بالدَّمِّ أحيَيتِ، ثَورةَ الوردِ

چطور با خون، انقلاب گل را زنده ساختی؟

صِرتِ في مَجدِ أوطاني، لوحَةً بينَ دُخّانِ

در شکوه وطن‌های من، تابلویی در میان دود بودی

لوَّناكِ سُليماني، وأبو مهدي

سلیمانی و ابومهدی تو را رنگین کردند

«لك عهدي ايا مولاي، اباعبدالله»

مولایم، عهد من با شماست یا اباعبدالله

 

چرا هر چی میگذره، داره تازه‌تر میشه

لم كل ما یمر الوقت أكثر

توی سینه داغ پر کشیدنت

يصبح فقدكما أكثر حرارة في الصدور

تا که اسم تو میاد، دل بی‌قرار ما

كلما يُذكر اسمكما، قلوبنا المضطربة

میشه آتیش غم ندیدنت

تشتعل كالنار من حزن فقدكما

توو نگاه عاشقت، دل ما پرنده بود

في نظرتكما، کان قلبنا طائراً

تو چقد شبیه آسمون بودی

كم كنتما تشبهان السماء

تو پناه خسته‌ها، عشق دلشکسته‌ها

أنتما ملجأ المتعبين، حب المكسورة قلوبهم

تو برادر بزرگمون بودی

كنتما أخوینا الأكبر

یه برادر که لبخندش، قوت قلب مردم بود

أخوان كانت ابتسامتهما قوة قلوب الناس

توی هر رزم و هر سختی، مرد میدون بود

في كل معركة وعند كل صعوبة، كانا رجلي الميدان

واسه دشمن مث طوفان، مث آتیش بی پایان

كانا للعدو كالعاصفة، والنار التي لا نهاية لها

واسه مردم مث دریا، مث بارون بود...

و للناس كالبحر و كالمطر ...

 

بالعزمِ والفِدا، الأرضَ شيَّدا، شَبَكا على دُروبِها اليَدين

با عزم و فداکاری، سرزمین را ساختند، و در راه‌های آن دو دستشان را به هم قفل کردند

للهِ أخلَصا، والرُّوحَ أرخَصا، شوقاً إلى حبيبِها الحسين

برای خدا خالص شدند، جانشان را ارزانی داشتند، به شوق حبیبشان حسین (ع)

من شامِها إلى، بغدادَ أقبلا، ختَما بِها رِوايةَ الوَلا

از شام به بغداد رفتند و روایت ولایتمداری را مُهر کردند

عرَجا إلى السَّما، والجِسمَ قَدَّما، كهَديةٍ لأرضِ كربلا

به آسمان عروج کردند و جسمشان را  به خاک کربلا هدیه کردند

ذِكرُ اسمَيهِما ثَورة، مِن كرمانَ للبَصرة

ذکر نامشان انقلابی است، از کرمان تا بصره

عَبرةٌ إنَّما عِبرة، للإبا والله

به خدا سوگند، (این انقلاب) عبرتی برای سربلندی است

أَحكَما قُوَّةَ العَهدِ، حَمَلا رايةَ المهدي

عهدشان را محکم کردند، پرچم مهدی (عج) را بر دوش گرفتند

الحَرَسُ معَ الحشدِ، في سبيلِ الله

سپاه پاسداران با حشدالشعبی، در راه خدا

«لك عهدي ايا مولاي، اباعبدالله»

مولایم، عهد من با شماست یا اباعبدالله

***

وجهُ الحبيب أين، شوقاهُ للحسين، ليلُ الطفوفِ بالنّوى اكتوى

چهره یار را بنگر، از شوق حسین (ع)، شب صحرا از دوری یار سوخت

ساقي العيال أين، جسمٌ بلا يدين، وردُ الفراتِ باكِراً ذوى

ساقی را بنگر، جسمی بدون دست، گل فرات زود پژمرد

في ظُلمةِ المسا، صوتٌ من الأسى، من بينِ نارِ هذهِ الخيام

در تاریکی شب، صدایی از غم، بین آتش و خیمه‌ها شنیده می‌شود

يشكو إلى النخيل، آهٍ بلا الكفيل، أُسري بزَينبٍ لأرضِ شام

که به نخل‌ها شکوه میکند، اما بدون عباس (ع)، زینب (س) را به سرزمین شام به اسارت بردند

ما بينَ المسافاتِ، بليالي العذاباتِ

در میان این مسافت، در شب‌های رنج و عذاب

تحضُنُ الثَّوبَ مولاتي، كي يواسيها

زینب (س) لباس برادر را در آغوش می‌گیرد تا با او همدردی کند

أخفَت ثوبَهُ سِرَّا، لو بالقربِ قد مرَّ

لباسش را پنهان کرد، زیرا نگران است

طيفُ عباءةِ الزّهرا، تخشى تؤذيها

اگر سایه چادر مادرش زهرا بر آن بیفتد، آزرده خاطر گردد

«لك عهدي ايا مولاي، اباعبدالله»

مولایم، عهد من با شماست یا اباعبدالله

 

شاعر: بنت الهدی الصغری از لبنان

شاعر: دکتر محمدمهدی سیار

ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود
۱
یا قاسِمَ اللِّوا، ومُهندسَ الهَوى [تصویری]
25.11 MB
دانلود صوت
۲
یا قاسِمَ اللِّوا، ومُهندسَ الهَوى [تصویری]
25.11 MB
دانلود صوت