پایگاه رسمی میثم مطیعی پایگاه رسمی میثم مطیعی، Meysam motiee ، گمنام ، Gomanm ، میثاق ، Misaq

امامزاده قاضی الصابر (ع)

مراسم‌عزاداری‌شهادت‌امام‌جعفرصادق(ع)

ترتیل‌خوانی و بیان نکات توسط حاج میثم مطیعی

سخنران: حجةالاسلام استاد قرائتی

با مداحی و عزاداری: حاج میثم مطیعی

پنجشنبه ۱۴۰۳/۲/۱۳ - از ساعت ۲۰:۳۰

مكان: تهران، میدان شيخ بهایی، ده ونک

امامزاده قاضی الصابر (علیه‌السّلام)

..........................................................

عزاداری‌‌شب‌شهادت‌امام‌جعفرصادق(ع)

سخنران: حجةالاسلام امامی

با مداحی: حاج میثم مطیعی

جمعه ۱۴۰۳/۲/۱۴ - از ساعت ۲۱:۳۰

مكان: ارومیه، بلوار ۷تیر، جنب ترمینال شهرستان

حسینیه‌ اعظم ثارالله ارومیه

..........................................................

عزاداری‌‌روزشهادت‌امام‌جعفرصادق(ع)

سخنران: حجةالاسلام سیدحسین آقامیری

با مداحی: حاج میثم مطیعی

شنبه ۱۴۰۳/۲/۱۵ - بعد از نماز عصر

مكان: قم، حرم حضرت معصومه (س)

شبستان امام خمینی (ره)

کفن هایم یکی کم بود، می بخشید مادر را

زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمی تر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی تر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی تر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی تر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفته ست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته ست
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش می رود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
چه بنویسم از آن بی ابتدا، بی انتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه یا للعجب واحیرتا زهرا
چه می فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله می زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل می بندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمان ها می گذارد سر بر آن چادر
تیمّم می کند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچه ها بوده ست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده ست
غمی در جان زهرا می شود تکرار در تکرار
صدای گریه می آید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمان ها می شود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه می خواند کسی انگار
برایش روضه می خواند صدایی در دل باران
که یا أماه أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان
خدا را ناگهان در جلوه ای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم می سوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن می دوخت در باران
وصیت کرد مادر، آسمان بی وقفه می بارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنه ست، بالای سر او آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: می بخشید مادر را
کفن هایم یکی کم بود، می بخشید مادر را
بمیرم بسته می شد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان می شد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه می افتد به راه آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته
بُنَّیَ تشنه ای مادر برایت آب آورده

شاعر: سید حمیدرضا برقعی (از کتاب تحیر)
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود
۱
کفن هایم یکی کم بود، می بخشید مادر را (روضه)
18.62 MB
دانلود صوت