تویی که وارث کرّار غیر فراری
تویی که بعد علی شأن لافتی داری
چشمان تو محشر
ترسد از آن لشگر
هر ضربه‌ی شمشیر تو یادآور خیبر
یاعباس مدد یاعباس

علم به دوش کربلا به قلب لشگر زد
دلم به یاد بدر و خندق و احد پر زد
سردار آب آور
چون ساقی کوثر
روان شده به سوی نهر علقمه حیدر
یاعباس مدد یاعباس

به مرده بودن خود اعتراف خواهد کرد
هرآنکه با لب تیغت مصاف خواهد کرد
ای حضرت سقا
غوغای عاشورا
رمز شروع حمله ات فریاد یازهرا
یاعباس مدد یاعباس

شیر آمد و میدان ز هرچه گرگ عاری شد
هل من مبارز گفتی و لشگر فراری شد
ای مردم بددل
عذاب شد نازل
أنا بن فاتح الحنین أنا ابوفاضل
یاعباس مدد یاعباس

مردانه می جنگیم مانند ابوفاضل
وقتی که می بندیم سربند ابوفاضل
قوم یهودی را
آل سعودی را
عذاب قرآنیم هر قوم ثمودی را
یاعباس مدد یاعباس

شاعر: سید مهدی سرخان