خودم برات سپر میشم عمو جونم
مگه میشه، تو این حرم
بشینمو، نگا کنم
آخه مگه میشه ببینم
چشات سیاهی میره اون بالای زین
می خوای نگه داری خودت رو نمیشه
می افتی رو زمین
هی پا میشی و سه چار قدم
راه میری اما دوباره هم
می افتی روی خاک غم عموجونم
دیگه نمی تونم
به تو خودم رو میرسونم
خودم برات سپر میشم عموجونم
مگه میشه، تو این حرم
بشینمو، نگا کنم
آخه مگه میشه ببینم
که هرکی میرسه یجوری میزنه
آهای برید عقب که زیر دست و پا
عموجون منه
نفس نمی خوام بدون تو
تاریکه دنیام بدون تو
بزار عجین شه خون من با خون تو
عموی خوب من
به تو خودم رو میرسونم
خودم برات سپر میشم عموجونم
حسین حسین قرارمه
همه دار و ندارمه
سرباز نوجوونتم من
ممنونتم که خواستی هیاتی باشم
مثه شهیدای تو از نوجوونی
غیرتی باشم
حسینی بودن آبرومه
کربلا رفتن آرزومه
همیشه عکسی از حرم روبرومه
حسین فاطمه
«زندگی من تویی حسین
دلخوشیه من به خدا تویی حسین»
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
بشینمو، نگا کنم
آخه مگه میشه ببینم
چشات سیاهی میره اون بالای زین
می خوای نگه داری خودت رو نمیشه
می افتی رو زمین
هی پا میشی و سه چار قدم
راه میری اما دوباره هم
می افتی روی خاک غم عموجونم
دیگه نمی تونم
به تو خودم رو میرسونم
خودم برات سپر میشم عموجونم
مگه میشه، تو این حرم
بشینمو، نگا کنم
آخه مگه میشه ببینم
که هرکی میرسه یجوری میزنه
آهای برید عقب که زیر دست و پا
عموجون منه
نفس نمی خوام بدون تو
تاریکه دنیام بدون تو
بزار عجین شه خون من با خون تو
عموی خوب من
به تو خودم رو میرسونم
خودم برات سپر میشم عموجونم
حسین حسین قرارمه
همه دار و ندارمه
سرباز نوجوونتم من
ممنونتم که خواستی هیاتی باشم
مثه شهیدای تو از نوجوونی
غیرتی باشم
حسینی بودن آبرومه
کربلا رفتن آرزومه
همیشه عکسی از حرم روبرومه
حسین فاطمه
«زندگی من تویی حسین
دلخوشیه من به خدا تویی حسین»
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
نظرات