سلاماً یا اوّل الکرامِ...
بشهرِ اللهِ لقدْ رحلتَ
در ماه خدا از دنيا رفتي
و غَدراً يا سيدي قُتِلتَ
درحاليكه با فریب و نیرنگ کشته شدی
سالتِ الدماءْ، مِنكَ و السَّماءْ، مُلِئَتْ بُكاءْ، يا علي
خونت جاري شد و آسمان برای تو پر از گريه شد، يا علي
رأسُكَ انفَلَقْ، و الدَّمُ اندَفقْ، و المَلا قَلَقْ، يا علي
فرق تو شکافت و خون با شدت جاری شد و مرم نگران بودند، يا علي
كمْ إنَّ اِبنَ مُلجَمٍ في الشَّقْوَةِ يَهِيمْ
چقدر ابن ملجم در شقاوت به سر مي برد
قَد أغضبَ اللهَ بقتلِ النبأِ العظيمْ
خدا را با کشتن «نبأ عظیم» خشمگین کرد
وَدِّعُوا أباكُمُ الحبيبْ
با پدر دوست داشتنيتان وداع كنيد
قالها إليهمُ الطَّبيبْ
اين حرف پزشك بود كه به آنها گفت
يا بَنِيَّ حَيدرَ لقدْ، أصبحَ رحيلُه قريبْ
اي فرزندان حيدر، رفتن پدرتان نزديك شده
«يا عليُّ جُرحُكَ عَميقْ»
اي علي چقد زخمت عميقه
*** *** *** ***
لقدْ أعدمُوا خِيرةَ الشبابِ
بهترين جوانان را به قتل رساندند
لآلِ سُعودٍ لَظى العَذابِ
شعلههای آتش عذاب نصیب آل سعود باد
سيفُكم صَدَأْ...و الدَّمُ بَدَأْ...يُنْبِأُ النَّبَأْ ... يا علي
شمشيرتان زنگ زده.. خونها ریخته شد... که پیامی با خود دارد... یا علی
في الحجازِ دَمْ ...، يَشْحَذُ الهِمَمْ...، يُسْقِطُ الصَّنَمْ ... يا علي
در حجاز خون ريخته شد، خونی که همتها را جلا میدهد و بتها را سرنگون میسازد.
يا ثَورةَ الحجازِ يا ميعادَنا العَظيمْ
اي انقلاب حجاز ..اي ميعاد بزرگ ما
صُبِّيْ على آلِ سُعودٍ مَطَرَ الحَمِيمْ
بارانی از آتش بر آل سعود ببار
و احْصُدِي الآمانَ لِلشُّعوبْ
برای ملتها امنیت به ارمغان آور
و افْتَحِيْ إليهمُ الدُّروبْ
و راهها را به روی آنها بگشای
إنَّها الحجازُ إنّها ...تَهتَدي بِهَديِها القُلوبْ
اين حجاز است كه قلبها به [نور ] او هدایت میشوند
«ثورةُ الحجازِ في الطريقْ»
انقلاب حجاز در راه است
شاعر: احمد حسن الحجیری
نغمهپرداز: سید صالح حسینی
نظرات