ارث مرتضی است، غیرت حسن
ارث مرتضی است، غیرت حسن
کوچه شاهد، غربت حسن
چادری که شد، خاکی ستم
قامتی که شد، بین کوچه خم
راحت شد از، کابوسی که
عمری او را، داده آزار
دستی آمد، روی صورت
وای از آن دست، وای از دیوار
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
*****
می روی و جان، می بری ز من
پاره ی دلم، زاده ی حسن
بر تن تو شد، پیرهن تو
هم زره تو، هم کفن تو
این سو مانده، پیش خیمه
مردی تنها، که من هستم
آن سو رفته، سربازی که
خیلی دور است، از او دستم
ای دردت به جانم کجایی کجایی
ای تاب و توانم کجایی کجایی
سرباز جوانم کجایی کجایی
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
*****
دست و پا نزن، در بر عمو
ای فدایی و، یاور عمو
فرق سر تو، گشته لاله گون
قد کشیده ای، بین خاک و خون
لبخندت داشت، طعم عسل
داری عجب، شور و حالی
ای تشنه لب، آیا دیگر
داری از من، تو سوالی
ای من را تو غمخوار خدایت نگهدار
ای داغ تو بسیار خدایت نگهدار
روزم بی تو شد تار خدایت نگهدار
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
شاعر: رضا یزدانی
کوچه شاهد، غربت حسن
چادری که شد، خاکی ستم
قامتی که شد، بین کوچه خم
راحت شد از، کابوسی که
عمری او را، داده آزار
دستی آمد، روی صورت
وای از آن دست، وای از دیوار
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
*****
می روی و جان، می بری ز من
پاره ی دلم، زاده ی حسن
بر تن تو شد، پیرهن تو
هم زره تو، هم کفن تو
این سو مانده، پیش خیمه
مردی تنها، که من هستم
آن سو رفته، سربازی که
خیلی دور است، از او دستم
ای دردت به جانم کجایی کجایی
ای تاب و توانم کجایی کجایی
سرباز جوانم کجایی کجایی
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
*****
دست و پا نزن، در بر عمو
ای فدایی و، یاور عمو
فرق سر تو، گشته لاله گون
قد کشیده ای، بین خاک و خون
لبخندت داشت، طعم عسل
داری عجب، شور و حالی
ای تشنه لب، آیا دیگر
داری از من، تو سوالی
ای من را تو غمخوار خدایت نگهدار
ای داغ تو بسیار خدایت نگهدار
روزم بی تو شد تار خدایت نگهدار
ای همراز زهرا حسن جان حسن جان
ای آقای تنها حسن جان حسن جان
ای مظلوم دنیا حسن جان حسن جان
شاعر: رضا یزدانی
نظرات