اگه می بینی که دل شیعه پر از تاب و تبه
اگه می بینی که دل شیعه پر از تاب و تبه
آخه عزادار غم و داغ رئیس مذهبه
اگه لباس سیاه به تن در به در مدینه ایم
سیاه پوشان آخرین کبوتر مدینه ایم
پرپر شد از کین، گل شقایق
می سوزد از درد، امام صادق
واي از غریبی
یه نیمه شب مدینه با تازیونه می بردنش
جلو چشاي بچه هاش وحشیونه می بردنش
وقتی زمین خورد روضه ي فاطمیه زنده شده
انگار بازم علی جلو فاطمه شرمنده شده
به یاد یاس پهلو شکسته
زد زیر گریه با دست بسته
واي از غریبی
اونا که با زخم زبون به قلب مولا نیش زدند
بازم تو شهر مدینه یه خونه رو آتیش زدند
وقتی که دود شعله ها از رو خونه شد بر ملا
شیر خدا گریه می کرد به حال پیر کربلا
با دل سوزان با لب تشنه
جون داده شاهی پیش فرشته
جانم حسین جان
آخه عزادار غم و داغ رئیس مذهبه
اگه لباس سیاه به تن در به در مدینه ایم
سیاه پوشان آخرین کبوتر مدینه ایم
پرپر شد از کین، گل شقایق
می سوزد از درد، امام صادق
واي از غریبی
یه نیمه شب مدینه با تازیونه می بردنش
جلو چشاي بچه هاش وحشیونه می بردنش
وقتی زمین خورد روضه ي فاطمیه زنده شده
انگار بازم علی جلو فاطمه شرمنده شده
به یاد یاس پهلو شکسته
زد زیر گریه با دست بسته
واي از غریبی
اونا که با زخم زبون به قلب مولا نیش زدند
بازم تو شهر مدینه یه خونه رو آتیش زدند
وقتی که دود شعله ها از رو خونه شد بر ملا
شیر خدا گریه می کرد به حال پیر کربلا
با دل سوزان با لب تشنه
جون داده شاهی پیش فرشته
جانم حسین جان
نظرات