روایت حاجمیثممطیعی از فتنه ۹۸
[قم/ حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)]
با نوای: حاج میثم مطیعی
تاریخ: چهارشنبه ۹۸/۰۸/۲۹
باز هم فتنه! امان از فتنه های رنگ رنگ
باز هم کشتار و غارت، باز سوغات فرنگ
میهن من! باز زخم از نابرادر خورده است
گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده است
حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف
سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف
باز هم ابلیس، از صورت نقاب انداخته
جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته
خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست
شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست
باز با کبریت دشمن آتشی افروختند
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوختند
چیست کار و بار دوزخ زادهها؟ آتش زدن
دزدی و کشتار و قرآن خدا آتش زدن
باز هم خون...خون پاک لاله بر چنگال گرگ
برنگشتنهای سنگین پدرهای بزرگ
باز هم خوش رقصی باروت ها در بادها
کُشتهسازیهای هالیوودی جلادها
این طرف نابود شد دارایی نانآوری
آن طرف خاکستری ماند از جهاز دختری
باز از داغ شهیدان سینه ها غوغا شده
آه از آن نوزاد یک ماهه که بی بابا شده
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند
خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند
خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد
هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد
این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد
آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد
هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود
موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود
خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر
یعنی از مردم بگیرد جان و از مردم، سپر
آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها
کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها
صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت
فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت
تا صف مردم از اين آشفتگی ها دور شد
اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد
باز هم از فتنهی قابیل رد شد کاروان
با تولای علی از نیل رد شد کاروان
فتنه رفت و فتنه گردان، غرق رسواییش ماند
انقلاب ما در اوج اقتدار خویش ماند
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت
گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند
از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست
در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا
از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید
دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
با صف اول نشینان فاش میگوییم راز
اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
مردم آرام ما از این تلاطم دلخورند
دلخوشان بازی برجام! مردم دلخورند
از معطل کردن کشور سر میز فریب
که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید
پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟
مردم ما از تکبر، از تورم شاکی اند
از لجوجان سیاست باز، مردم شاکی اند
نسل آدم تا قیامت، ایمن از قابیل نیست
با فریدونی که خود ضحاک شد تکلیف چیست؟
طعنه بر دست عدالت می زند قارون عصر
مردمان را خرد و کوچک دیده از بالای قصر
باز گردید آی... ای دلدادگان آمریکا
راه حل اینجا ست آری در همین ایران ما
وای بر آنان که دل دارند با دشمن گرو
حشر آمریکاپرستان با ترامپ و پومپئو!
هرکه خاک این وطن خرج قمار خویش کرد
باخت و یک عمر بدبختی نثار خویش کرد
جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید
این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید
هرکه با خوبان خیانت کرد سیلی می خورد
فاسد اینجا بی برو برگرد سیلی میخورد
گردنه در گردنه این راه هم طی می شود
آخر هر فتنه ای اینجا نه دی می شود
با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است
راهیان صبح میدانند فردا روشن است
نوبه نو با هر شهیدی عهد ما تجدید شد
راه سبز ما به خون سرخشان تمدید شد
باز دل، چشم انتظاری را روایت می کند
صاحبی داریم ما، ما را هدایت میکند
جان هستی اوست باید بگذریم از جان خویش
تا ظهورش برنگردیم از سر پیمان خویش
اسامی شاعران این شعر، بنا به درخواست و تاکید خودِ شاعران گرامی منتشر نمی شود.
دیدگاهها(۳۶)
از سرهایمان کوه بسازند
میگذاریم در تاریخ بنویسند سید علی تنها ماند
حاج میثم
خدا قوت
اجرتون با شهدای و صاحب زمان
واقعا صدای مردم رو خیلی جاها شما به گوش مسؤولین رسوندین
#میثم_مطیعی_صدای_ملت
اجرتون با خدا
مرحبابه جوانان حزب اللهی نمازجمعه قم که تریبون. ودادبه حاج میثم تاحرفهایی روکه امسال نذاشتن ازتریبون عیدفطربگه روازنمازجمعه قم به گوش مسولان برسونه...
حاج میثم خیلی مطلومه, نه فقط حاج میثم بلکه همه انقلابی هاکه مشغول روشنگری اند؛مثل حسن عباسی که به خاطربیان حقیقت شش ماه انداختنش زندان.
به قول استادرایفی پور:مظلوم ترین قشرتواین انقلاب انقلابیان.
سلام برادر مطیعی همیشه غرور و تکبر رو ازخودشون دور کردن وگرنه الان ایران نبودن ، تو همه کشورا ایشون خواهان زیاد دارن میتونستن برن اونجا که مثل ماها ایشون رو به خموشی نخونن و بلکه اونها براشون سرودست میشکون
ایول برادر دمت گرم
مثل همیشه گل کاشتیییییی
اجرکم عندالله
فقط می تونم بگم اجر شما و شاعر این کار با خدا که کلمه به کلمه ش حرف دل ماست....خدا دیدار رهبرم رو نصیب من و همه ی عاشقان ایشون بفرماید ان شاءالله
سلام
ظاهرا بنا ندارید اسم شاعر را منتشر کنید
با فریدونی که خود، ضحّاک شد تکلیف چیست؟!!!
الله اکبر از این شعر ، صفا کردم ... صفا ...
فدای استاد عزیزم و مدیر زحمتکش سایت که ما رو از غافله جا نمیذاره ...