این قصه قصه ای است که کمتر شنیده اید
این خط گمان مبر که مکرر نوشته شد
بر حلق دوست با نوک خنجر نوشته شد
این قصه قصه ای است که کمتر شنیده اید
این نامه نامه ای است که کمتر نوشته شد
با خط کوفی و قلم نی ، دوات خون
با دست مردمان ستمگر نوشته شد
این گل مگر چه کرده که تقدیرش اینچنین
در ظهر روز واقعه پرپر نوشته شد
این داغ شرم ماست که با لطف حرمله
تیری شد و به گردن اصغر نوشته شد
شد پیکری بسان حروف مقطعه
قرآن به روی نیزه هم از سر نوشته شد
شد پیکری مقطعه و باد که وزید
قرآن به روی دشت معطر نوشته شد
قرآن نگاه کرد به قلب شکسته اش
یاسین به خاک تشنه سراسر نوشته شد
منظور حق ز گفتن یاسین گمان کنم
آن یا حسین بود که بی سر نوشته شد
شاعر: محمد رضا طهماسبی
بر حلق دوست با نوک خنجر نوشته شد
این قصه قصه ای است که کمتر شنیده اید
این نامه نامه ای است که کمتر نوشته شد
با خط کوفی و قلم نی ، دوات خون
با دست مردمان ستمگر نوشته شد
این گل مگر چه کرده که تقدیرش اینچنین
در ظهر روز واقعه پرپر نوشته شد
این داغ شرم ماست که با لطف حرمله
تیری شد و به گردن اصغر نوشته شد
شد پیکری بسان حروف مقطعه
قرآن به روی نیزه هم از سر نوشته شد
شد پیکری مقطعه و باد که وزید
قرآن به روی دشت معطر نوشته شد
قرآن نگاه کرد به قلب شکسته اش
یاسین به خاک تشنه سراسر نوشته شد
منظور حق ز گفتن یاسین گمان کنم
آن یا حسین بود که بی سر نوشته شد
شاعر: محمد رضا طهماسبی
نظرات