به لبخند دشمنان ما دل ندادیم
ندارد این زندگی لطفی به جز این
گذشتن در راه یار از جان شیرین
ندارد این جهان حُسنی، به جز احدی الحُسنین
سلام الله سلام الله، علی اصحاب الحسین
ببین مولا که هوایی یک نِگهم
قبولم کن من اگرچه که رو سیهم
چرا جان را به هوای شما ندهم
مولا حسین جان
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
نمی ترسم گر رود سر از تن من
که حق داری بیش از این بر گردن من
سری دارم که می خواهم، فدای دلبر کنم
اگر بر نی نرفت آخر، چه خاکی بر سر کنم
می آیم تا فکنی به دلم نگهی
که اذنی هم بدهی تو به رو سیهی
که این سر را سر زانوی خود بنهی
مولا حسین جان
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
مطیع امر ولی اهل جهادیم
به لبخند دشمنان ما دل ندادیم
بُود روشن به جان ما، شراری از کربلا
نه از تهدید نه از تحریم نلرزد دلهای ما
گره خورده دل ما به نگاه حسین
وفا داریم سر ما و سپاه حسین
دل شیدا شده راهی راه حسین
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
شاعر: محمد مهدی سیار
گذشتن در راه یار از جان شیرین
ندارد این جهان حُسنی، به جز احدی الحُسنین
سلام الله سلام الله، علی اصحاب الحسین
ببین مولا که هوایی یک نِگهم
قبولم کن من اگرچه که رو سیهم
چرا جان را به هوای شما ندهم
مولا حسین جان
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
نمی ترسم گر رود سر از تن من
که حق داری بیش از این بر گردن من
سری دارم که می خواهم، فدای دلبر کنم
اگر بر نی نرفت آخر، چه خاکی بر سر کنم
می آیم تا فکنی به دلم نگهی
که اذنی هم بدهی تو به رو سیهی
که این سر را سر زانوی خود بنهی
مولا حسین جان
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
مطیع امر ولی اهل جهادیم
به لبخند دشمنان ما دل ندادیم
بُود روشن به جان ما، شراری از کربلا
نه از تهدید نه از تحریم نلرزد دلهای ما
گره خورده دل ما به نگاه حسین
وفا داریم سر ما و سپاه حسین
دل شیدا شده راهی راه حسین
(حسین جانم به فدای تو جان و تنم )
شاعر: محمد مهدی سیار
نظرات