دلبرا گر بنوازی به نگاهی ما را
دلبرا گر بنوازی به نگاهی ما را
خوش تر است در به دری منصب شاهی ما را
به من بی سر و پا گوشه ی چشمی بنما
که محال است جز این گوشه پناهی ما را
بر دل تیره ام ای چشمه ی خورشید بتاب
نبود بدتر از این روز سیاهی ما را
گرچه از پیشگه خاطر عاطر دوریم
هم اگر یاد کند لطف تو گاهی ما را
با غم عشق که کوهی است گران بر دل ما
عجب است ار نخرد دوست به کاهی ما را
مفتقر راه به معموره حسن تو نبرد
بده ای پیر خرابات تو راهی ما را
شاعر : کمپانی
خوش تر است در به دری منصب شاهی ما را
به من بی سر و پا گوشه ی چشمی بنما
که محال است جز این گوشه پناهی ما را
بر دل تیره ام ای چشمه ی خورشید بتاب
نبود بدتر از این روز سیاهی ما را
گرچه از پیشگه خاطر عاطر دوریم
هم اگر یاد کند لطف تو گاهی ما را
با غم عشق که کوهی است گران بر دل ما
عجب است ار نخرد دوست به کاهی ما را
مفتقر راه به معموره حسن تو نبرد
بده ای پیر خرابات تو راهی ما را
شاعر : کمپانی
نظرات