کلنا عباسک یا زینب
مداحي حاج ميثم مطيعي خطاب به جنايت كاران سلفي در سوريه:
نخیزد آهی از عمق نهادی
که در آخر نگردد گردبادی
نریزد اشک مظلومی به دامن
مگر ویران کند کاخ فسادی
نوای نای مظلومان عالم
بلرزاند تن آل زیادی
سرانجام تبه کاران، تباهیست
نه اخدودی به جا مانده، نه عادی
الا ای خیل خون آشام! در شام
نمانَد از شما حتی نمادی
نبردید از خرد، در شامه بویی
ندارید از خدا در یاد، یادی
شما را نیست جز شیطان ، مریدی
به غیر از ابن ملجم ها، مرادی
لکم یا زُمرةَ الإرهابِ تبّاً
أساسَ البَغيْ، رَمزاً للعِنادِ
ای جماعت تروریست! ننگ و نفرین بر شما
که پایه ی طغیان و نماد دشمنی هستید
دماءَ الناسِ أنتم تَستَبيحُون
و لاتخَشون من يومِ المَعادِ
خون مردمان را مباح اعلام می کنید
و از روز قیامت نمی ترسید
تِجاهَ الناسِ وجَّهْتم سِلاحاً
و اسرائيلُ تَسْكُنْ في البلاد
دربرابر مردم اسلحه کشیده اید
درحالیکه اسرائیل در سرزمینها(ی اسلامی) جا خوش کرده است
و لستُم مِن بنِي السّنه ولكن
بنوصَهيون و في لُجِّ الفساد
وشما نه فرزندان اهل سنت كه فرزندان صهيونيد
و در گرداب فساد غوطه وريد
و إن آباؤُكم هَدْمُوا البقيعَ
فنَقطَعْ منكُم الآنَ الأيادي
اگر پدران شما بقیع را نابود کردند،
ما امروز دست شما را قطع می کنیم
و إن لاتَعرِفُونا نحنُ نارٌ
و أنتم تَنفَخُونَ في الرَّماد
اگر ما را نمی شناسید (بدانید که ) ما آتشیم
و شما در خاکستر می دمید
(اصطلاحی در ادبیات عرب کنایه از کاربیهوده و خودزنی)
و لنْ تُسبى رقية مرّتين
و لا زينب و لا زينُ العباد
نه رقیه دوبار اسیر می شود
و نه زینب و زین العابدین علیهم السلام
ابد و الله لانَنسى حُسينا
هو القائد على رُغم الأعادي
به خدا سوگند تا ابد حسین را فراموش نمی کنیم
به کوری چشم دشمنان، اوست که پیشوا و مقتداست
مِن العابس تَعَلّمْنا جُنوناً
مِن العبّاس حُبّاً للجِهاد
ما از عابس(یکی از شهدای کربلا که فرمود عشق حسین دیوانه ام کرده) دیوانگی را آموخته ایم
و از عباس ، عشق به جهاد را یاد گرفته ایم
دخيلك يا ابوفاضل! أَغِثْنا
فإنّ الشّامَ إيّاكَ تُنادي
یا ابوالفضل! قسمت می دهیم که به فریادمان برس
چرا که سرزمین شام تنها تو را می خواند
شاعر: محسن رضواني
نظرات