سلام بانوی خوبم
دارم میبینم زهرا رسیده پیشم
سلام بانوی خوبم! دارم پا میشم
پهلوت آیا هنوز درد داره؟
محسن رو هم می آوُردی کاش
توو این شبها که خیلی تنهام، کنار من باش
خداروشکر که از دلت غم رفته
کبودیای صورتت هم رفته، عزیزم زهرا
دیگه میتونی وایسی روی پاهات
نه تاره و نه زخمیه این چشمات، عزیزم زهرا
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
دل من تنگه اما برای زهرا
جهان من پر شد از صدای زهرا
پنهون میکرد ازم غمهاشو
بااینکه محرم دنیام بود
خونه نشین نمیشد حیدر، اگه زهرام بود
علی ندیده غیر غم از کوفه
خداروشکر دارم میرم از کوفه، به سوی زهرا
دارم میرم کنار طفلم محسن
دارن میان هم فاطمه هم محسن، به پیش بابا
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
مگه از یادم میره توو کوچه افتاد
علی گفتنهاش هرگز نمیره از یاد
دستش رو به کمربندم بست
طناب انداخت گره توو کارم
از داغ دستای بی جونش، هنوز میبارم
چقدر برای من فداکاری کرد
با قد خم چقدر منو یاری کرد، ازش ممنونم
در تموم خونه ها رو میزد
به هر غریب و آشنا میزد، ازش ممنونم
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
شب قدره و قرآن به سر میگیریم
الهی آخر با یا حسین میمیریم
آقا هنگام جون دادن هم
ما رو با دیدنت مهمون کن
اذن گریه بده چشمامو خودت بارون کن
بذار بخونم از سر رو نیزه
از آیههای پرپرِ رو نیزه، حسین جان آقام
بذار که روضهخون غمهات باشم
که بیقرار چشمای سقا شم، حسین جان آقا
«غریب کربلا حسین جان آقام، شهید بی سر»
شاعر: رضا یزدانی
سلام بانوی خوبم! دارم پا میشم
پهلوت آیا هنوز درد داره؟
محسن رو هم می آوُردی کاش
توو این شبها که خیلی تنهام، کنار من باش
خداروشکر که از دلت غم رفته
کبودیای صورتت هم رفته، عزیزم زهرا
دیگه میتونی وایسی روی پاهات
نه تاره و نه زخمیه این چشمات، عزیزم زهرا
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
دل من تنگه اما برای زهرا
جهان من پر شد از صدای زهرا
پنهون میکرد ازم غمهاشو
بااینکه محرم دنیام بود
خونه نشین نمیشد حیدر، اگه زهرام بود
علی ندیده غیر غم از کوفه
خداروشکر دارم میرم از کوفه، به سوی زهرا
دارم میرم کنار طفلم محسن
دارن میان هم فاطمه هم محسن، به پیش بابا
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
مگه از یادم میره توو کوچه افتاد
علی گفتنهاش هرگز نمیره از یاد
دستش رو به کمربندم بست
طناب انداخت گره توو کارم
از داغ دستای بی جونش، هنوز میبارم
چقدر برای من فداکاری کرد
با قد خم چقدر منو یاری کرد، ازش ممنونم
در تموم خونه ها رو میزد
به هر غریب و آشنا میزد، ازش ممنونم
«امشب علی مهمون زهرا میشه، شب دیداره»
شب قدره و قرآن به سر میگیریم
الهی آخر با یا حسین میمیریم
آقا هنگام جون دادن هم
ما رو با دیدنت مهمون کن
اذن گریه بده چشمامو خودت بارون کن
بذار بخونم از سر رو نیزه
از آیههای پرپرِ رو نیزه، حسین جان آقام
بذار که روضهخون غمهات باشم
که بیقرار چشمای سقا شم، حسین جان آقا
«غریب کربلا حسین جان آقام، شهید بی سر»
شاعر: رضا یزدانی
نظرات