به حق پدر و مادرم، نگاه کن به چشمای ترم
رب اغفر لی و لوالدی، چشمام خیسه به منم نگا کن
خوبا جمعند درِ خونهت اما تو منم سوا کن
به حق پدر و مادرم، نگاه کن به چشای ترم
خدایا نکنه بگذره، آب از سرم
«میخونه یه خسته الهی العفو
با دل شکسته الهی العفو
بالحسین بالحسین بالحسین الهی العفو»
أنت المولا، وَ أنا ببابك، من برگشتم ولی روسیاهم
عمرم سر شد تا اینو بفهمم، بی تو بیپناهم
میسوزم با نوای علی، میخونم با دعای علی
الهی منو ببخش به اشکای علی
به غربت حیدر، مولای مولای
از این گدا بگذر، مولای مولای
ذکرمه، این شبا، تا سحر، مولای مولای
«میخونه یه خسته الهی العفو...»
اولْ مظلوم، یا علی یا مولا، داغت مونده روی قلب دنیا
هیچ کی حرفِ دلتو نفهمید، ای امام تنها
ندیده کسی توو روزگار، امیر و عبای وصلهدار
پیچیده صدای گریههای ذوالفقار
شهید عدالت، خدانگهدار
همنشین غربت، خدانگهدار
مستجاب، شد دعات، عاقبت، خدانگهدار
«میخونه یه خسته الهی العفو...»
شاعر: محمدرضا رضایی
خوبا جمعند درِ خونهت اما تو منم سوا کن
به حق پدر و مادرم، نگاه کن به چشای ترم
خدایا نکنه بگذره، آب از سرم
«میخونه یه خسته الهی العفو
با دل شکسته الهی العفو
بالحسین بالحسین بالحسین الهی العفو»
أنت المولا، وَ أنا ببابك، من برگشتم ولی روسیاهم
عمرم سر شد تا اینو بفهمم، بی تو بیپناهم
میسوزم با نوای علی، میخونم با دعای علی
الهی منو ببخش به اشکای علی
به غربت حیدر، مولای مولای
از این گدا بگذر، مولای مولای
ذکرمه، این شبا، تا سحر، مولای مولای
«میخونه یه خسته الهی العفو...»
اولْ مظلوم، یا علی یا مولا، داغت مونده روی قلب دنیا
هیچ کی حرفِ دلتو نفهمید، ای امام تنها
ندیده کسی توو روزگار، امیر و عبای وصلهدار
پیچیده صدای گریههای ذوالفقار
شهید عدالت، خدانگهدار
همنشین غربت، خدانگهدار
مستجاب، شد دعات، عاقبت، خدانگهدار
«میخونه یه خسته الهی العفو...»
شاعر: محمدرضا رضایی
نظرات