تنهامون نذار علی! ابوالأیتام!
چشماشو تو آسمون میگردونه
امشب دیگه دل تو دل مولا نیست
از نوحه این پرندهها راهی
تا صیحه بچههای زهرا نیست
این نالههای در و دیواره:
دستم به دامان تو یا مولا
اما علی راهی مسجد شد
قدر علی رو ندونست دنیا
دنیا، با اذون تو، ناگهان میشه، غرق خون تو
مولا، بی تو این عالم، چی داره جز غم، نوحه و ماتم
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
با یه کاسه شیر میایم در خونهت
ما بچه یتیمای توایم...بابا!
تنهامون نذار علی! ابوالایتام!
آخه چه بدی مگه دیدی از ما؟
خیلی دلت پر بوده از این شهر
کم بی وفایی ندیدی آقا
تو مستجابه دعاهات اما
شاید به جایی رسید آه ما
یا رب، تو به داد ما، میرسی آیا؟، خوب میشه مولا؟
دستش، رو سر ما بود، خیلی آقا بود، با یتیما بود
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
اللیلة فاطمه، شب قدره
اللیلة فاطمه... علی بی تاب
اللیلة فاطمه...شب دیدار
دلتنگی مرتضی رو تو دریاب
شقالقمر شد، سحر خونین شد
فزت و رب علی زیبا بود
شمس و قمر روبروی هم، آه
هنگامه دیدن زهرا بود
مثل، پهلوی زهرا، غرق خون میشد، فرق مولا هم
مثل ، دیده ایتام، غرق خون میشد، دیده ما هم
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
شاعر: محمدمهدی سیار
امشب دیگه دل تو دل مولا نیست
از نوحه این پرندهها راهی
تا صیحه بچههای زهرا نیست
این نالههای در و دیواره:
دستم به دامان تو یا مولا
اما علی راهی مسجد شد
قدر علی رو ندونست دنیا
دنیا، با اذون تو، ناگهان میشه، غرق خون تو
مولا، بی تو این عالم، چی داره جز غم، نوحه و ماتم
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
با یه کاسه شیر میایم در خونهت
ما بچه یتیمای توایم...بابا!
تنهامون نذار علی! ابوالایتام!
آخه چه بدی مگه دیدی از ما؟
خیلی دلت پر بوده از این شهر
کم بی وفایی ندیدی آقا
تو مستجابه دعاهات اما
شاید به جایی رسید آه ما
یا رب، تو به داد ما، میرسی آیا؟، خوب میشه مولا؟
دستش، رو سر ما بود، خیلی آقا بود، با یتیما بود
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
اللیلة فاطمه، شب قدره
اللیلة فاطمه... علی بی تاب
اللیلة فاطمه...شب دیدار
دلتنگی مرتضی رو تو دریاب
شقالقمر شد، سحر خونین شد
فزت و رب علی زیبا بود
شمس و قمر روبروی هم، آه
هنگامه دیدن زهرا بود
مثل، پهلوی زهرا، غرق خون میشد، فرق مولا هم
مثل ، دیده ایتام، غرق خون میشد، دیده ما هم
«آه از، غصه امشب، گریه زینب، ناله یارب»
شاعر: محمدمهدی سیار
نظرات