ای آنکه بود خندهی تو علت خلقت
ای سوره ی رحمن، ای آیه ی رحمت
ای آنکه بود خنده ی تو علت خلقت
نامت همه نور است و کلامت همه نور است و صفاتت همه نور است
هستی همه مبهوت وجودت شد و جبرئیل امین گرم حضور است
از خلقت رویت خالق شده مسرور
عالم همه حیران ، عالم همه پرشور
روشن شده با آمدنت ، چشم خلائق، ای نورُ علی نور
ای احمد و محمود و محمد نمی از بحر سجایا و صفاتت
گردیده جهان باغ و گلستان پر از عطر سلام و صلواتت
آمد آمد، آمد گل عالم
جان جانان، پیغمبر خاتم
چشم همه روشن ، آمد مه عالم
آمد به جهان، عشق خدا، حضرت خاتم
با مژده ی میلاد تو ، یا ختم رسل ، لرزه به هر انجمن افتاد
از چشمه ی احسان و کرامات تو نوری به دل تنگ من افتاد
در سینه عاشق ، تو شور و نوایی
تو اصل نمازی تو روح دعایی
تو اسوه ی لطف و کرم و مهر و وفایی، تو عشق خدایی
"تو عشقی و ایمانی و تو معنی قرآنی و تو جان جهانی
تو ماه زمین عشق خدا هستی و من عاشق بی نام و نشانی "
آمد آمد، آمد گل عالم
جان جانان، پیغمبر خاتم
آمد گل زهرا ، خورشید حقایق
جان همه نذر قدم حضرت صادق
در خُلق و صفات و کرماتش شده هر آیینه پیغمبر ثانی
علمش شده شمشیر دو دم آمده گویی به جهان حیدر ثانی
ای بر همه مولا ، ای بر همه سرور
ای شیخ الائمه، ای بر همه رهبر
شد مذهب ما زنده ز علم و قلم تو، یا حضرت جعفر
پر زد دلم از سینه به سمت حرم خاکی ت ای ماه دو عالم
ذکر تو بود سعی و صفای من و ای عشق تو چون چشمه ی زمزم
شاعر: فرشته سادات حسینی
ای آنکه بود خنده ی تو علت خلقت
نامت همه نور است و کلامت همه نور است و صفاتت همه نور است
هستی همه مبهوت وجودت شد و جبرئیل امین گرم حضور است
از خلقت رویت خالق شده مسرور
عالم همه حیران ، عالم همه پرشور
روشن شده با آمدنت ، چشم خلائق، ای نورُ علی نور
ای احمد و محمود و محمد نمی از بحر سجایا و صفاتت
گردیده جهان باغ و گلستان پر از عطر سلام و صلواتت
آمد آمد، آمد گل عالم
جان جانان، پیغمبر خاتم
چشم همه روشن ، آمد مه عالم
آمد به جهان، عشق خدا، حضرت خاتم
با مژده ی میلاد تو ، یا ختم رسل ، لرزه به هر انجمن افتاد
از چشمه ی احسان و کرامات تو نوری به دل تنگ من افتاد
در سینه عاشق ، تو شور و نوایی
تو اصل نمازی تو روح دعایی
تو اسوه ی لطف و کرم و مهر و وفایی، تو عشق خدایی
"تو عشقی و ایمانی و تو معنی قرآنی و تو جان جهانی
تو ماه زمین عشق خدا هستی و من عاشق بی نام و نشانی "
آمد آمد، آمد گل عالم
جان جانان، پیغمبر خاتم
آمد گل زهرا ، خورشید حقایق
جان همه نذر قدم حضرت صادق
در خُلق و صفات و کرماتش شده هر آیینه پیغمبر ثانی
علمش شده شمشیر دو دم آمده گویی به جهان حیدر ثانی
ای بر همه مولا ، ای بر همه سرور
ای شیخ الائمه، ای بر همه رهبر
شد مذهب ما زنده ز علم و قلم تو، یا حضرت جعفر
پر زد دلم از سینه به سمت حرم خاکی ت ای ماه دو عالم
ذکر تو بود سعی و صفای من و ای عشق تو چون چشمه ی زمزم
شاعر: فرشته سادات حسینی
نظرات