اعوذ بالله از غربت این صحرا
چشاشو بسته، رو ذوالجناح بین راه
بلند شد از خواب، میخونه إنا لله
میگه دیدم رسیدیم مقصد
مرگ از راه اومده استقبال
خیلی مشتاق دیدارم بود
میون گودال
خدا میخواد بریزه خونم آخر
با خنجری بریده شه این حنجر
خدای خوبم
هرچی که اون اراده کرده خوبه
که خیر من توو خواستهی محبوبه
خدای خوبم
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
اعوذ بالله از غربت این صحرا
پناه بر قرآن از گریههای بابا
تا برداشت مشتی از خاکش رو
گف وعدهگاه ما همین جاس
گفت ده روز دیگه روی نیزه
سر ما بالاس
عمو برا عمه رکاب میگیره
ولی شده عمه به چشماش خیره
امون ای دنیا
رباب علی رو دست بابا میده
طفلی توو این شلوغیا ترسیده
امون ای دنیا
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
بیا برگردیم سمت مدینه بابا
بیا برگردیم جون سکینه بابا
من دوس دارم توو خونه بازم
دور هم جمعمون جمع باشه
اما این صحرا جمع مارو
از هم میپاشه
بابام با غصه میگه محشر میشه
حتی علی کوچولو بی سر میشه
بمیرم واسش
دست عمو میافته روی خاکا
میشه علیِّ اکبر إربا إربا
بمیرم واسش
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
شاعر: سید مهدی سرخان
بلند شد از خواب، میخونه إنا لله
میگه دیدم رسیدیم مقصد
مرگ از راه اومده استقبال
خیلی مشتاق دیدارم بود
میون گودال
خدا میخواد بریزه خونم آخر
با خنجری بریده شه این حنجر
خدای خوبم
هرچی که اون اراده کرده خوبه
که خیر من توو خواستهی محبوبه
خدای خوبم
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
اعوذ بالله از غربت این صحرا
پناه بر قرآن از گریههای بابا
تا برداشت مشتی از خاکش رو
گف وعدهگاه ما همین جاس
گفت ده روز دیگه روی نیزه
سر ما بالاس
عمو برا عمه رکاب میگیره
ولی شده عمه به چشماش خیره
امون ای دنیا
رباب علی رو دست بابا میده
طفلی توو این شلوغیا ترسیده
امون ای دنیا
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
بیا برگردیم سمت مدینه بابا
بیا برگردیم جون سکینه بابا
من دوس دارم توو خونه بازم
دور هم جمعمون جمع باشه
اما این صحرا جمع مارو
از هم میپاشه
بابام با غصه میگه محشر میشه
حتی علی کوچولو بی سر میشه
بمیرم واسش
دست عمو میافته روی خاکا
میشه علیِّ اکبر إربا إربا
بمیرم واسش
«حسین حسین حسین حسین آقاجان»
شاعر: سید مهدی سرخان
نظرات