قهرمان کوچک من ...
روی دستم، نفس نفس نزن چو ماهی
فدای تو شوم الهی
تو مرد آخر سپاهی
پر کشیدی، ز دست من کبوترانه
تو و عروج عاشقانه
من و غم تو جاودانه
قهرمان کوچک من
مرو از سپاه بابا
رسیده به آسمون خون تو مثل آه بابا
«گل سرخ پرپر من، پر مزن برابر من»
ظهر محشر، به تاب و تب دل رباب است
درون خیمه قحط آب است
دل فرشتگان کباب است
رفتی آخر، بهانهی عمو گرفتی
به مشک پاره خو گرفتی
ز گریه آبرو گرفتی
ببرم برای مادر
بدن تو یا سرت را؟!
دل من بهانه کرده خندههای آخرت را
«گل سرخ پرپر من، پر مزن برابر من»
ای شهادت، دلم به دست تو اسیره
بی کربلا داره می میره
منو ببر که خیلی دیره
راهی ام کن، که چشم خیس من به راهه
اگر چه روی من سیاهه
کی گفته آرزو گناهه
آخرش با دست مجروح
دستمو می گیره رهبر
می بینم کنار او امامو لحظهی آخر
«آبروی ما ولایت آرزوی ما شهادت»
شاعر: میلاد عرفانپور
فدای تو شوم الهی
تو مرد آخر سپاهی
پر کشیدی، ز دست من کبوترانه
تو و عروج عاشقانه
من و غم تو جاودانه
قهرمان کوچک من
مرو از سپاه بابا
رسیده به آسمون خون تو مثل آه بابا
«گل سرخ پرپر من، پر مزن برابر من»
ظهر محشر، به تاب و تب دل رباب است
درون خیمه قحط آب است
دل فرشتگان کباب است
رفتی آخر، بهانهی عمو گرفتی
به مشک پاره خو گرفتی
ز گریه آبرو گرفتی
ببرم برای مادر
بدن تو یا سرت را؟!
دل من بهانه کرده خندههای آخرت را
«گل سرخ پرپر من، پر مزن برابر من»
ای شهادت، دلم به دست تو اسیره
بی کربلا داره می میره
منو ببر که خیلی دیره
راهی ام کن، که چشم خیس من به راهه
اگر چه روی من سیاهه
کی گفته آرزو گناهه
آخرش با دست مجروح
دستمو می گیره رهبر
می بینم کنار او امامو لحظهی آخر
«آبروی ما ولایت آرزوی ما شهادت»
شاعر: میلاد عرفانپور
نظرات