خورشید خونهمو، شبونه میبرن
فاطمه جان ببین، این اشک و شیونو
نخون امید من، دعای رفتنو
بیطاقتن آخه، حسین و زینبت
حسن با اشک بیصداش، که میکشه منو
بمون، بهار خونۀ علی
بمون، قرار خونۀ علی
بمون، دوباره خونۀ علی،
ببینه خندهتو
ببین چه زود رسید، شب غم و عزا
ببین چه زود گذشت، روزای خوب ما
هیچی تو زندگی، نخواستی از علی
ولی حالا با خواهشت، میسوزه مرتضی
چرا؟ ای مهربون من چرا؟
حالا، تابوت میخوای از مرتضی
بیا، یه رحمی کن به حال ما
به حال بچهها
خورشید خونهمو، شبونه میبرن
تموم هستیمو، رو شونه میبرن
با تو بهار اومد، به خونۀ علی
دارن بهار خونهمو، از خونه میبرن
نرو، امید من، بهار من
نرو، آرامش و قرار من
نرو، بمون بازم کنار من
دار و ندار من
غمش آتیش زده، همه وجودمو
به کی بگم غمِ یاس کبودمو
بهار خونهمه، قرار خونهمه
آخه چطور کفن کنم، بود و نبودمو
پاشو، پناه من تو کوچهها
پاشو، افتاده از پا مرتضی
پاشو، بدون من میری چرا؟
عزیز مصطفی
نخون امید من، دعای رفتنو
بیطاقتن آخه، حسین و زینبت
حسن با اشک بیصداش، که میکشه منو
بمون، بهار خونۀ علی
بمون، قرار خونۀ علی
بمون، دوباره خونۀ علی،
ببینه خندهتو
ببین چه زود رسید، شب غم و عزا
ببین چه زود گذشت، روزای خوب ما
هیچی تو زندگی، نخواستی از علی
ولی حالا با خواهشت، میسوزه مرتضی
چرا؟ ای مهربون من چرا؟
حالا، تابوت میخوای از مرتضی
بیا، یه رحمی کن به حال ما
به حال بچهها
خورشید خونهمو، شبونه میبرن
تموم هستیمو، رو شونه میبرن
با تو بهار اومد، به خونۀ علی
دارن بهار خونهمو، از خونه میبرن
نرو، امید من، بهار من
نرو، آرامش و قرار من
نرو، بمون بازم کنار من
دار و ندار من
غمش آتیش زده، همه وجودمو
به کی بگم غمِ یاس کبودمو
بهار خونهمه، قرار خونهمه
آخه چطور کفن کنم، بود و نبودمو
پاشو، پناه من تو کوچهها
پاشو، افتاده از پا مرتضی
پاشو، بدون من میری چرا؟
عزیز مصطفی
نظرات